• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

تکمیل شده دلنوشته‌ی خیمه‌شب بازی دهر | حزین کاربر انجمن ناول فور

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,973
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
می‌خندیم هر روز را
چاره‌ای نداریم، دردهایمان درمانی ندارد
می‌خندیم و این عمل شک برانگیز است!
سرانجام...
دنیا، تسلیم خنده‌های اشک‌آلودمان می‌شود
اندرون جسممان زخمی کهنه وجود دارد
که هر روز بیش از پیش خون‌آلود است
کار از نمک پاشیدنِ انسان‌نماها گذشته
خودمان زخممان را می‌تراشیم!
مدت‌هاست آن را پنهان کرده‌ای
حتی خودمان هم نمی‌دانیم چه زخمی‌ست
چطور به وجود آمد؟ از کجا خُردیم...!
تنمان تکه تکه شده
جسممان حس ندارد اما راه می‌رود!
اطرافت را بو کن، همه چیز را... .
همان بوی آشنای خون، آشکار می‌شود!
لا‌به‌لای انگشتان من،
مرهمی وجود دارد، از جنس شیشه... .
رویایی در سر دارم، از جنس حسرت... .
تیغم و نمی‌بّرم
ابرم و نمی‌بارم
کورند و نمی‌بینند، وگرنه همه بیمارند...!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین