• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

انجمن نویسندگی

  1. unknown

    خبر معرفی داستان انگلیسی زبان

    داستان هنرمند گرسنگی(A hunger artist) اثر فرانتس کافکا: داستان هنرمند گرسنگی ( A hunger artist ) اثر فرانتس کافکا نویسنده آلمانی زبان و مشهور. این داستان را با لینک مستقیم از انگلیش تیم دانلود کنید و از خواندن این داستان مشهور و پرآوازه از این نویسنده مشهور و پر آوازه لذت ببرید. به گفته ویکی...
  2. ک

    دلنوشته ما انسان‌ها | مهمان انجمن رمان فور

    مقدمه: ما انسان ها... فرق بین خوب و بد زندگی کردن را نمی‌دانیم! فرق محبت و کینه را نمی‌دانیم! فرق عشق و نفرت را نمی‌‌دانیم! فرق راستگویی و دروغگویی را نمی‌دانیم! فرق نیکی و بدی را هم نمی‌دانیم! چه کسی می‌تواند حدس بزند، که شاید هم میدانیم و خودمان را به ندانستن زده‌ایم!
  3. ASHOOBNAJAFI

    منتخب کمک صدایم در نمی‌آید | ASHOOBNAJAFI کاربر انجمن ناول فور

    مقدمه: خسته‌تر از دختر کبریت فروش، سرما را می‌بلعم در تمام روحم. می‌فهمی؟ می‌فهمی جان من؟ عروسک پوسیده‌ی من! لباس تزویرت را بر تن من بینداز. بازهم تو را در آغوش خالی‌تر شده‌ام می‌کشم و بعد بومی برای دردهایت، نیازم خواهد شد.
  4. ASHOOBNAJAFI

    متوسط پرواز آفرودیت| ASHOOBNAJAFI کاربر ناول فور

    مقدمه : من نمیخواهم تو مرا چونکه من هستم؛ دوست بداری... می‌خواهم مرا دوست بداری چون من یک زنم!
  5. . MaHta .

    در حال ترجمه آتش فرشته | . MaHta . کاربر انجمن رمان فور

    نام اصلی کتاب: Angel Fire نام ترجمه شده: آتش فرشته نام نویسنده: Valmore Daniels نام مترجم: مه.دخت زبان مبدأ: انگلیسی خلاصه: فرشته آتش (جلد اول فرشتگان فروریخته) اسم من دارسی آندرسونه[1] و من با یک نیروی تاریک نفرین شده‌ام: هروقت که زندگی من درخطر باشه، چیزی درون من، آتشی ذاتی رو احضار می‌کنه تا...
  6. . MaHta .

    دلنوشته دالان عشق | . MaHta . کاربر انجمن رمان فور

    «بسم رب العشق» نام اثر: دالان عشق نویسنده: مه.دخت مقدمه: این مسیر ، سراسر پیچش است؛ به راستی مقصد این دالان، قلب توست؟ فی‌الواقع عشقت مرا به آرامش نگاهت، متصل می‌نماید؟ یا...! دستانت،‌ دستانم را در این دالان مملوء از محنت و مشقت رها می‌کند؟ این دالان، به کدام سوی ختم می‌شود جان جانان؟!
  7. تیام

    دلنوشته پروانه ی خواب | تیام کاربر انجمن رمان فور

    مقدمه گشت و گزاریست بین گلها بوی رز و بوی یاس عشق تو،یک عشق خاص میدانستی،دوست داشتن رشوه نمی خواهد؟ عشق من،مالکیت نمی داند؟ چه بی ریا دوستت دارم! تو که خیالت،درهر برگ گل است تو که غروب چشمانت،در هر آسمان نشسته است
  8. ک

    در حال ترجمه ترجمه رمان تعهد تاریک| مریم زاری کاربر انجمن رمان فور

    نام اصلی کتاب: Dark Promise نام ترجمه شده: تعهد تاریک نام نویسنده: جولیا کرین ، تالیا جاگر نام مترجم: مریم زاری زبان مبدأ: انگلیسی خلاصه: آزورا یک مادر بود و فرزند خود را خیلی دوست داشت. علامت تولد ستاره مانند دخترش، که در کنار چشم راست او بود؛ نشان میداد که دخترک یک پری آرورین است. پری های...
  9. ک

    دلنوشته دلنوشته سقف تاریک | *Mahan* کاربر انجمن رمان فور

    مقدمه ببند چشمانت را، دیگر برای خیره شدن به آسمان دیره شده، نه ستاره‌ای مانده، نه ماهی. ماه را کشتند، از روی حسادت. ستاره‌ها متفرق شدند و جنگ جهانی به پا شد. آشوب آسمان را به هم زد. گمان می‌کردند با کشتن ماه، دیده می‌شوند نمی‌دانستند دیده می‌شوند چون ماهی هست! ببند چشمانت را، از آسمان فقط سقف...
  10. Sara

    ~مجمع جملات ناب نویسندگان~

    درود خدمت کاربران فخیم انجمن رمان فور. در این تاپیک جملات کوتاه و دلنوشته‌های نویسندگانی که آثار چندان زیادی از آنها نمی‌توان یافت؛ درج خواهد شد. لطفا زیر هر پست و نوشته اسم نویسنده، ذکر بشه. و من الله توفیقsisn
  11. Mojgan_a

    دلنوشته دلنوشته حزین|mojgan_a کاربر انجمن ناول فو

    مقدمه: چه دنیاییست! گاهی تنها بودن، تنهایی کشیدن بهتر از هر همراهیست. می‌گویند غم مخور! روزی درست می‌شود، چگونه روزی درست می‌شود؟ تا کی باید منتظر ماند و هر روز کهنه دل تر از قبل شد. ولی مگر می‌شود ساکتش کرد؟ مانند کودکی بی‌آزار می‌ماند و نمی‌توانی روی حرفش حرف بیاوری. قلبم را می‌گویم! آنقدر...
  12. Sara

    دلنوشته دلنوشته سلب|نیکو تهرانی کاربر انجمن ناول فور

    مقدمه : قلم من! همیشه دلی کاغذان را سیاه کرده. ارجی ندارد، ژاژ بنویسد یا نافع! شالوده این است که تو تنها مخاطب قلم منی! تنها مخاطبی، تا بی‌نهایتی واژگان و اتمام ادبیات. راستی! گفتم دل؟ قلم مرا احمق فرض نکن! او خیلی خوب می‌داد که تو هیچ گاه آژارش را نمی‌خوانی... . او برای دل پر من می‌نویسد! پر از...
  13. Sara

    دلنوشته دلنوشته ماه عشق | نیکو تهرانی کاربر انجمن رمان فور

    مقدمه: عنصر عاشقی اندورن وجودت مرا تا کرانه‌ی آفاق همیاری می‌کند. اما حتی دیگر طیران در آسمان‌ها هم پیکر روح و جان مرا متقاعد نخواهد کرد... . من خواستار نفوذ در اعماق و مرز و بوم قلب‌ات هستم! قلبی که مرا تا واپسین جنون عشق باز‌ می‌دارد، در گوش‌هایم طنین آرامش را می‌نوازد و شیدایی را از برایم...
  14. Sara

    دلنوشته سلول به سلول جانم را درگیر کرده ای | نیکو تهرانی کاربر انجمن رمان فور

    مقدمه: کووید چکاره است؟ وقتی ویروس صدایت سلول به سلول جانم را درگیر کرده است؟!...
  15. سارا مرتضوی

    تکمیل شده کراش | سارا مرتضوی کاربر رمان فور

    نام اثر: کراش نام نویسنده: سارا مرتضوی ژانر: عاشقانه در افکار خود غوطه‌ور بودم که در باز شد و دیدمت. چند ثانیه طول کشید، نمی‌دانم به چه فکر می‌کردی اما من عاشقت شدم. در یک لحظه! چند ثانیه کوتاه
  16. Sara

    محبوب دلنوشته‌ی دیوانه شهر | niko کاربر انجمن رمان فور

    دلم لک زده بود برایت، برای اینکه نگاهت کنم. نگاهم را بدوزم به نگاه شب رنگت و تو هم از همان لبخند ها تحویلم بدهی! از همان هایی که از همان روز اول دلم را برد! چشم هایم را که بستم، تصویرت امد پشت پلک هایم. می ترسیدم خیال باشد و خیال هم بود... می ترسیدم که وقتی چشم هایم را باز میکنم دیگر نباشی! اما...
  17. Sara

    ویژه سری اول رادیو نجوا | تبریک روز قلم

    بسم تعالی... سلام و درود به کاربران عزیز انجمن ناول فور. تیم آوای انجمن ناول فور، در نظر دارد برای مناسبات مهم، برنامه‌ایی به نام «رادیو نجوا» ترتیب دهد که تمام گویندگان عزیز انجمن در آن همکاری داشته باشند. سری اول رادیو نجوا را اختصاص می‌دهیم به «روز قلم». اول از همه متشکرم از @HAZ'IN عزیزم...
  18. rion.mrd

    دلنوشته نامش زندگیست|Rion-mکاربر رمان فور

    زندگیست ! نه با شکستش ناامید شو و نه با پیروزیش مغرور. زندگی بالا و پایین دارد، خوشی و ناخوشی. زندگی است دیگر ! هیچ چیزی در آن پایدار نیست. به قول شاملو :«کوره ها سرد شدن ،سبزه ها زرد شدن خنده ها درد شدن :)» به هیچ چیزش دل خوش نکن. نه ادم هایش نه لحظه های تلخ و شیرینش. شیرینیش خاطره خوب میشود و...
  19. Sara

    دلنوشته حزن اشک‌هایت خواهر | SAB'AM کاربر انجمن رمان فور

    مقدمه: اشک‌هایت را می‌نگرم و غرق می‌شوم در غم هر قطره‌ی خونینش... اشک‌هایت را می‌نگرم و غرق میشوم در فاصله‌ای که مارا دور از هم قرار داده‌ است... اشک‌هایت را می‌نگرم و غرق می‌شوم در خیال این که هر قطره‌اش قرار است روی کدامین کاشی راه‌روی تنگ بیمارستان بچکد خواهر؟ #elim
  20. ک

    برگزیده دلنوشته‌ی خفته در غم | کار گروهی کاربران انجمن ناول فور

    نویسندگان: سبا، رژوان، ماهان خلاصه همیشه یک قانون کلی در جهان وجود داشت، با هرکنشی، واکنشی وجود داشت اما من دربرابر کنش‌های تو فقط ایستادم و نگاه کردم. کشتی، شکاندی، نابود کردی و تو هرچه کردی من جز نگاه کردن کار دیگری نکردم یا جرئتی نبود و یا دلی راضی نبود. هرچه که بود من فقط تماشاگر ژانر جنایی...
بالا پایین