کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد
چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!
عنوان:توریسم
نویسنده: تیام
خلاصه:
این داستان راجب چهارتا دختره ایرانیه که عاشق گردشگری هستن. دیدن دنیای بیرون، دشتها، دریاها، جنگلها، کشورها و عقاید دیگه به نظرشون هیجان انگیزه؛ امّا این تفکرات از نظر دیگران احمقانهست؛ امّا دخترای داستان ما برپایه حرف مردم زندگی نمیکنن!
نام رمان: الهه ومپایرس
نام نویسنده: moji.mhn
ژانر: علمی_تخیلی، ترسناک
خلاصه:
هیچوقت باور نمیکنم، من، من که همه چیز هارو تو منطق خودم جا میدادم، باور داشتم هیچ چیز غیرممکن وجود نداره، خودم شدم جزوی از آن، سرش را نزدیک گوشم اورد نفسهای گرمش را به خوبی حس میکردم تو گوشم زمزمهوار صحبت کرد:
-...
مقدمه :
قلم من! همیشه دلی کاغذان را سیاه کرده.
ارجی ندارد، ژاژ بنویسد یا نافع!
شالوده این است که تو تنها مخاطب قلم منی!
تنها مخاطبی، تا بینهایتی واژگان و اتمام ادبیات.
راستی! گفتم دل؟
قلم مرا احمق فرض نکن!
او خیلی خوب میداد که تو هیچ گاه آژارش را نمیخوانی... .
او برای دل پر من مینویسد!
پر از...
به نام خدا.
سلام.
نام مجموعه: مزار زوال
گوینده: @SHEYDA_SABRY
اپیزود اول: [ نخند جانم]
ادیت کلیپ: @BERKE
طراح: @HAZIN_WX
لینک: تو نخند...!
نام مجموعه رو @HAZIN_WX برادر عزیزم پیشنهاد داد که به معنای «گور مرگ» هست. خب من دوست داشتم اسم احساسیتری بذارم رو مجموعه، اما وقتی حزین عزیز این اسم...
ناظر:
@Saba.hn
مقدمه:
من؛
تموم اون آش نذریهارو به آلفردو،
دمپخک مامان بزرگ رو به پیتژا ایتالیایی،
لحافهای چهل تکه رو به پتوهای گلبافت دولایه،
شبهای گرم تابستون زیر آلاچیق دایی رو به تموم تالارهای پنج ستاره ترجیح میدم...
انجمن
انجمن رمان فور
انجمن ناولفور
بانوی شب کاربر انجمن رمان فور
بخش کتاب
برترین انجمن رمان نویسی
برکه
تالار رمان
داستان اجتماعی
داستان طنز
داستان کوتاه
داستان کوتاه باوان
رمان
ناولفور
کوتاه
درود به تمامی اعضای فخیم ناول فور.
در این تاپیک قصد داریم گویمدگان خوش صدای انجمن رو بهتون معرفی کنیم.
مدیر تالار: @SAZIN
تیم گویندگی ما:
@HAZIN
@Sara
@فرشته محمدرضایی
@BERKE
@FAZI_MOOSAVI
@SHEYDA_SABRY
@RAHGOZAR
@Mim_alef
@Alireza
@SHA'DYAM
امید است در آینده، اعضای خوش صدای بیشتری به تیم...
خلاصه:
رمان درمورد سه تا دختر ترم اولی هست که بعد رفتن به دانشگاه مجبور میشن تا به مسافرت کاری برن و این یعنی شروع دردسرها و رویارویی با سه تا پسر و شروع اتفاقهای تلخ و شیرین هست! مسافرتی که فقط روبهروی سه تا پسر قرار ندارن، شروع جنگی دوباره، دخترهایی که غافل از فردایی که در انتظارشونه...
بسم ایزد لایزال.
اپیزود اول از مجموعه دکلمه «مکدر» به خوانش: @HAZIN
نویسنده: نامشخص
ادیتور همچنان: @HAZIN
لینک مشاهده و دانلود:
[ تو واقعا عشق را دست کم گرفتهای؟ ]
دلیل گذاشتن اسم «مکدر» روی این مجموعه دکلمه اینه که فضای ویسها کمی غمناک هست و به نظرم این اسم مناسب اومد.
نظراتتون رو در...
خلاصه: باران در کوچهای بن بست زندگیاش را میسازد، بدون هیچ پشتوانهای! در کوچه بن بست بزرگ میشود و بدترین عشق را تجربهمیکند. عشقی که همانند کوچه، بن بست است!
mahsa.k
mahsa.k کاربر انجمن رمان فور
انجمن
انجمن رمان
انجمن رمان فور
بخش کتاب
برترین انجمن رمان نویسی
بزرگ ترین انجمن رمان نویسی
بهترین انجمن رمان نویسی
تالار رمان
داستان کوتاه
داستان کوتاه بنبست
دانلود داستان کوتاه بنبست
دانلود داستان کوتاه جنایی
دانلود داستان کوتاه عاشقانه
رمان
ناولفور
کوتاه
خلاصه:
داستان ما دربارهی سرنوشت و اتفاقات یک دانهی کوچک هست که در یک جنگل خیلی بزرگ زندگی میکند.
من سعی دارم لحظه به لحظه این دانه کوچک که اتفاقات جدیدی برای آن میافته و چیزهای جدیدی که یاد میگیره و اون چیزهایی که در زندگیش تجربه میکند و به دست میآورد رو به قلم بیاورم!
در این مقاله مترجمانی را به شما معرفی میکنیم که برای اولین بار متونی را از زبانی به زبان دیگر ترجمه کردند یا اینکه با ترجمه مجدد آثار کلاسیک آنها را بهتر به علاقهمندان معرفی کردند. با ما در شناخت این مترجمان تاریخساز همراه باشید.
مقدمه؟! مگر عشق مقدمهای هم دارد؟ من حتی به یاد ندارم اولین دیدارمان کی بود! فقط میدانم میان آدمهایی اشتباه، درستترین آدم زندگیام را یافتم...
بهای سنگینی برایش پرداختم و حال با افتخار میگویم: این عشق میارزید به تمام بهاهای جهان!
عاشقش شدم... بیمقدمه، بیقاعده!
عشق ما قاعدهای ندارد...
نام اثر: در هوایت بی قرارم
طراح: بانوی شب
نویسنده: زیبا
لینک نوشته: https://forum.novelfor.ir/threads/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%8
خلاصه: مردی که برای تسکین سرخوردگیها، به دنبال آروزهایش رفته است؛ خانوادهاش را رها کرده و با زنی دیگر زندگیش را ساخته است. اما ناکام و شکستخورده گرفتار میشود. پسر بزرگش، داوود به یاریش میآید و او نیز در مشکلاتی که پدر خمیرمایهی آنها را زده، درگیر میشود. در این بین، عشقی ممنوعه شکل...