• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

ترسناک

  1. Zedla

    در حال تایپ رمان ترسناک

    صدای زوزه سگ ها جنگل را فرا گرفته است... کسی پشت درخت ها پنهان شده است آن طرف جنگل یک خانه خرابه نظر هرکسی را به خود جلب می‌کند ..... از درخت ها دور میشوم اما انگار آن شخص هم مرا تعقیب می‌کند دنبالم راه می افتد در تاریکی جنگل هیچ چیز واضح نیست ... شبیه انسان ها نیست ،عجیب راه میرود چشمهایش قرمز...
  2. Masood.sh

    در حال تایپ مولود تاریکی

    در مورد پسری به اسم مالک که به همراه دوستاش یه شب چیزی رو میبینه.کنجکاوی و علاقش به مسایل ماورا باعث میشه کل زندگیش تو مسیر دنیاهای ناشناخته قرار بگیره
  3. Mojgan_a

    داستان کوتاه داستان کوتاه دهشت | mojgan_aکاربر انجمن ناول فور

    به نام خدای دهشت خلاصه: همه‌ی داستان از آن شب شروع شد، شبی که از سر کودکی به آنجا رفتم. شبی که خوابش را دیده بودم همچو جادوگری آینده‌نگر، اما توجه‌ای به آن نشانه نکردم و به لجبازیم ادامه دادم و راه را برای آمدنش به این دنیا باز کردم. آری من دهشت را در دل اطرافیان جاری نمودم بی‌توجه به...
بالا پایین