کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد
چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!
نام داستان: خ*م*ار عشق
نام نویسنده: زری
ژانر: تراژدی، عاشقانه
خلاصه: عطرِ تنش را هرگز فراموش نخواهد کرد.
او همانند مجنون نبود، او برای رسیدن به لیلیاش. حاضر بود تمام کوهها را فتح کند. سر لیلی را روی شانهاش حس میکرد اما این جز خیالِ باطل نبود، هر صبح، پیراهنش بویِ عطرِ تنِ او را میدهد. هر شب...
خلاصه:داستان درباره شاهرخه...یه مرد هوسباز که با پول پدزش عشق میکنه...ولی از اونور ماهک،دختر خود ساخته ای که خانوادشو تو بچگی از دست داده و خرج خودش و خواهرشو در میاره...
ماهک غد و یه دنده...با اون زبون تند و تیزش اجازه نمیده کسی از ده متریش رد بشه...حالا چی میشه اگه این دوتا آدم لجباز با هم رو...
خلاصه:داستان درباره شاهرخ خانه...یکی از خر پول ترین تاجرا...شاهرخ هوسبازی که طعم نصف دخترای تهرانو چشیده الا یه دختر...ماهک تو بچگی خانوادشو از دست داده و رو پای خودش وایستاده و خرج خودشو خواهرشو میده...
ماهکی که با اون زبون تند و تیزش نمیزاره یکی از ده متریش رد شه...
حالا چی میشه اگه این دوتا...
نام رمان: در انتظار عشق
نویسنده:آلما
ژانر: عاشقانه_اجتماعی_هیجانی
میدانم
من و تو هیچگاه هم عقیده نبودیم.
میدانم
رنگ چشمانمان فرق دارد و خورشید در جغرافیای شهر تو گرمتر است!
اما مهم نیست.
بیا و تمام اینها را از یاد ببریم.
دستانت را در دستانم بگذار!
میخواهم تنها چند قدم
میان مردم این شهر...
#پارت1
+دختر خانوم ببخشید
برگشتم سمت کسی که صدام زد و گفتم+ ها؟
یه زن چادری با اخم گفت ± کجا؟ خانوم
کولمو زدم رو شونم و گفتم + خونه عاق شجا میای؟
با جدیت گفت + خانوم نامحترم درست صحبت کنید بعدشم اینجا باید حجاب رعایت شه
کلافه گفتم _ دهه مگه اومد امامزاده؟ اومد عاقامو ببینم
با تحکم گفت +...
اسم رمان=تیمارستان عشق
نویسنده=فاطمه زهرا جلیلیان
ژانر=اجتماعی،عاشقانه،درام
خلاصه: خب خب
ما هم مثل همه داستان ها یه دختر و پسر داریم
البته این بار با یه تفاوت بزرگ
اگه گفتین اون تفاوت چیه
اینه که دختر داستان
مغرور و گوشه گیره و پسر داستان شیطون...
مقدمه:
نمی دانم از عشق است که دیوانه شده ام
یا...
آترین؛ دختر باهوش و شیطونیه که تماماً رفتارها و گفتار های پسرونهای داره، شبی به مهمونی میره که توی اون مهمونی توسط کسی خودش و چندین دختر دیگه دزدیده میشن.
آترین؛ مورد توجه کسی که دزدیدهاش قرار میگیره و سرنوشت جدیدی براش رقم میخوره ...
ساواش؛ پسر مغرور و خلافکاری هست که رقیب کاری زیاد داره...
«به نام خدایی که عشق را همانند نامش یگانه آفرید»
نام رمان: عشق بیگناه
نویسنده: ساحل پورده
ژانر: عاشقانه، جنایی، پلیسی، مافیایی
خلاصه:
باز هم یکی دیگه از رمانهای من!
مثل همیشه یه آدم خوب داریم و یه آدم بد!
یه وکیل پایبند قانون.
یه مافیای قانون شکن.
این داستان در مورد دختری به نام الساست که...
خلاصه:
دختری به اسم آی گل که از جنس خاک!
دختری که مهربانی تمام وجودش را گرفته!
اما آدم های دور ورش تورا مسخره میکنند!
پدرش دیگر به او اهمیت نمیدهد!
آی گل عاشق شده عاشق کسی که رسیدن بهش غیر ممکن اما آی گل قصه ما تلاش میکنه که بهش برسه!
با ما همراه باشید تا زندگی آی گل رو مرور کنیم!
خلاصه: سانازدختری که به طور ناگهانی با مردی تصادف میکنه، این مرد زخم خورده بود مردی از جنس تنهایی و غروری بی حد و مرز، حال باید ببینیم سرنوشت چه چیزی برای این دو رقم میزند...
به نام حق
『اخرین نگاھ عشق』
مقدمه: تقدیر دست خداست درست ولی مگه خدا بهتون توان نداده؟
این همه عمر معنی تقدیر و شانس اشتباه بالا کشیدن پس بزارین من بگم
تقدیر و شانس یعنی تو برو جلو شانستو امتحان کن خدا هم کمکت میکنه یه گوشه نشست و غم خوردن مگه تقدیره؟
خلاصه: بزار بره!
-این انتقام سخته...
«بسم رب العشق»
نام اثر: دالان عشق
نویسنده: مه.دخت
مقدمه:
این مسیر ، سراسر پیچش است؛
به راستی مقصد این دالان، قلب توست؟
فیالواقع عشقت مرا به آرامش نگاهت، متصل مینماید؟
یا...!
دستانت، دستانم را در این دالان مملوء از محنت و مشقت رها میکند؟
این دالان، به کدام سوی ختم میشود جان جانان؟!
مقدمه:
عنصر عاشقی اندورن وجودت مرا تا کرانهی آفاق همیاری میکند.
اما حتی دیگر طیران در آسمانها هم پیکر روح و جان مرا متقاعد نخواهد کرد... .
من خواستار نفوذ در اعماق و مرز و بوم قلبات هستم!
قلبی که مرا تا واپسین جنون عشق باز میدارد،
در گوشهایم طنین آرامش را مینوازد
و شیدایی را از برایم...