• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

♡ملیکا♡

سرپرست آزمایشی تیم ویرایشگر
تیم نظارت رمان
سطح
0
 
ارسالات
22
پسندها
5
دست‌آوردها
3
محل سکونت
از خونمون
نام اثر
عشق سیاه
نام پدید آورنده
ملیکا
ژانر
  1. عاشقانه
  2. اجتماعی
  3. درام
خلاصه:

دختری به اسم آی گل که از جنس خاک!
دختری که مهربانی تمام وجودش را گرفته!
اما آدم های دور ورش تورا مسخره میکنند!
پدرش دیگر به او اهمیت نمیدهد!
آی گل عاشق شده عاشق کسی که رسیدن بهش غیر ممکن اما آی گل قصه ما تلاش میکنه که بهش برسه!
با ما همراه باشید تا زندگی آی گل رو مرور کنیم!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

♡ملیکا♡

سرپرست آزمایشی تیم ویرایشگر
تیم نظارت رمان
سطح
0
 
ارسالات
22
پسندها
5
دست‌آوردها
3
محل سکونت
از خونمون
خلاصه:

دختری به اسم آی گل که از جنس خاک!
دختری که مهربانی تمام وجودش را گرفته!
اما آدم های دور ورش تورا مسخره میکنند!
پدرش دیگر به او اهمیت نمیدهد!
آی گل عاشق شده عاشق کسی که رسیدن بهش غیر ممکن اما آی گل قصه ما تلاش میکنه که بهش برسه!
با ما همراه باشید تا زندگی آی گل رو مرور کنیم!
#عشق‌سیاه
#پارت‌اول


💘💘💘💘💘💘💘💘
💞💞💞💞💞💞💞
💕💕💕💕💕💕
💓💓💓💓💓
💘💘💘💘
💞💞💞
💕💕
💓



#به‌نام‌خالق‌قلم
نگاهی به ساعت دیواری انداختم و با دیدن عقربه کوچیک که‌ عدد یازده رو نشون می‌داد لب پایین‌م رو به دندون گرفتم . ‌
خیلی دیر بود ، باید یازده درمانگاه باشم اما هنوز حتی حاضر نشدم
برگه‌های سئوال یغما که هنوز نا تموم مونده بودن رو با عجله جمع کردم و گوشه از اتاق گذاشتم
کمر صاف کردم و به سمت کمد رفتم .
در کمد کهنه چوبی رو که برای من و خواهر کوچک‌م ، چیچک، مشترک بود باز کردم
لباس‌های خونه رو با لباس‌های بیرون عوض کردم.
بعدش گوشی‌م رو دست گرفتم و منتظر تماس روژان موندم .
روی صندلی نشستم و کلافه زیر لب گفتم :
--خیلی دیر شده ؛ معلوم نیست کجا مونده روژان خانم .
از پنجره به حیاط نسبتا بزرگ‌مون نگاه کردم، خانواده ما همراه عمو و عمه شیرین تو خونه پدری بابام زندگی می‌کنیم.
پدربزرگ‌م قبل از مرگ این خونه رو به سه بخش بین بچه‌هاش تقسیم کرد که حیاط مشترکی سه خانواده رو از هم جدا می‌کنه .
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین