• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

اشعار سینا اسعدی

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
برایم گو ز دلتنگی که بر شوقم بیفزایی
که گویم از جمالت محشری در حُسن و زیبایی

برایم گو که معنای محبت از من آموختی
که گویم با مُسمّاتر ز هر مفهموم و معنایی

برایم گو که دل بستی بر این دیوانه ی عاشق
که گویم عاشقی باید بر این چشمان شهلایی

برایم گو که شمع خانه ی متروک دل هستی
که گویم رخت بندد از دلم کابوس تنهایی

برایم گو هر آن چیزی که آرامم کند جانا
که گویم قصه ی آغاز عشق و شور و شیدایی‌
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
اگر یار از من اینگونه تقاص خویش میگیرد
چه کردم من مگر آخر که دست پیش میگیرد

دل از نیش زبان دلبر طناز میسوزد
برای جان به لب کردن کمک از نیش میگیرد

بلایی بر سرم آمد که مرگم آرزو باشد
عجیب است دل سراغ یار بیش از پیش میگیرد

مصمّم بود بر رفتن ولی من بر فراموشی
پر از تردیدم و دل حالت تشویش میگیرد

در این هجران او آخر مقصر کیست من یا او
دل از این لحظه های تلخ گرگ و میش میگیرد‌
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
منم و شوق و تمنای وصالی که نشد
روز و شب غرق به امید محالی که نشد

هی به خود گفتم از این درد رها خواهم شد
خواستم تا رَهم از رنج و ملالی که نشد

خواستم بهر نشان دادن عشقم بر تو
بدهی مهلت و یک لحظه مجالی که نشد

هرچه کردی سخنت را نشنیدند ای دل
خواستی تا ز غم عشق بنالی که نشد

من خیالم همه این بود که دوستم داری
کرده بودم دل خود خوش به خیالی که نشد
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
کنارم خاطراتت ماند اما بی هوا رفتی
نمیدانم، نمیدانم، نمیدانم چرا رفتی


کنارم خاطراتت ماند اما روی زیبایت
ندید این چشم پر اشکی که میپرسد چرا رفتی


کنارم خاطراتت ماند و ویران کرد قلبم را
نسیمی خوش کنارم آمدی چون بادها رفتی


تویی شیرین ترین تلخی، که دیدم در همه عمرم
همین بس خاطراتت هست اگر از پیش ما رفتی


کنارم خاطراتت مانده اند در شب نشینی ها
چه زیبا خلوتی دارم، خودت کردی بنا، رفتی‌
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
کسی از من نمیپرسد که دردت چیست؟
کسی حالم نمیداند
کسی از عمق تنهایی من سر در نیاورده!
که میخندم، خوشحالم، ولی افسوس
این دل روز و شب را سخت میگرید...
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
سالها میگذرد، یاد تو اینجاست هنوز
مهرت اندر دل دیوانهٔ شیداست هنوز

سالها در پی دیدارم و آواره ی تو
عطش وصل تو ای معرکه باماست هنوز

سالها پرسشم این بود چرا رفت چرا؟
تو بده پاسخم ای یار، معماست هنوز

همه جا یاد من آیی گل نیلوفر من
عطر نیلوفری ات در دل صحراست هنوز

در تکاپـو شده اَم، له له دیـدار زنم
دل من ماهی و چشمان تو دریاست هنوز

جز تو دلدار ندیدم تو کجایی جانا؟
دل وفادار بُود گرچه که تنهاست هنوز

مهربانی تو هرچند که کم بود ای یار
بهترین خاطره ام از همه دنیاست هنوز‌
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
ستم دیدم ستان یارب، تو دادم، از ستمکاران
نه از دشمن ستم دیدم، ستم دیدم من از یاران

غرور کوه مانندم شکست و آه من برخواست
کویری خشک را مانم، بدور از رحمت باران

نه بر آنکس که دل دادم پذیرفت این دل مجنون
نه دلدار کسی هستم خوشا بر حال دلداران

به تنهایی به تنهایی به تنهایی به سر کردم
گرانمایهٔ جوانی را به الطاف ستمکاران

هرآنکس من غمش‌خوردم چوغم آمد زِپیشم رفت
سوالی دارم از دنیا، کجا رفتند غمخواران
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
‌ز عطرت ای گل نیلوفرم، مستی روا باشد
دل از خالق چه خواهد جز به دردت مبتلا باشد

لب شیـرینت اَر روزی شـود روزی لبهایم
چنان لطفی نصیب آید که جان را کیمیا باشد

قرارم را بگیرد دوری از چشمان زیبایت
که روح خسته‌ام را چشم شهلایت جلا باشد

ز رقص گیسوانت در میان باد فهمیدم
حساب حُسنت از زیبایی عالم سوا باشد

بهشت ارزانی آنی که حورالعین میجوید
مرا بَس خانه ای کانجا تو باشی و صفا باشد

شگفتا، این همه زیبایی در یک تن نمیگُنجد
مگر این امر استثنا به فرمان خدا باشد
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
دگر از بند دل و عشق تو من آزادم
نه تو شیرین من هستی و نه من فرهادم

رِخنه در دل نکند مِهر کسی، دیگر چون
زخم خوردم ز همان کَس که به او دل دادم

با غم و غصّه ی جانکاه به سر شد ایّام
هرچه از یاد رود، آن نرود از یادم

گرچه امروز تو آبادی و ویرانه منم
آید آن دم، که تو ویرانه و من آبادم

بی مهابا شدی و جور و جفا کردی، لیک
روز محشر تویی و آه من و فریادم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Aramis

کاربر تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
413
پسندها
626
دست‌آوردها
143
سن
18
محل سکونت
قبرستون
به این امّید میمانم در این هستی، تو می آیی
که جان دادن در این خلوت شرف دارد به تنهایی

تو بازآ تا ببینم بار دیگر روی ماهت را
تو بازآ گرچه دیگر من ندارم چشم بینایی

رفیقان زمان دلخوشی ، از حال بیمارم
چه میدانید؟ بر گفتن ندارم رغبت و نایی

مقصر این دل است آخر تورا با خوب رویان چه؟
نه‌حالا قسمتت گردد نه‌ دل خوش‌کن به فردایی

اگر خورشیـد هم باشم خـلاف آنچه میبینید
بگردم روز و شـب را من به دور مـاه زیبایی

تـورا من آرزو کـردم تو در فکـر رقیـبانی
کشیدم درد بی مهری چه روزها و چه شب هایی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین