نام رمان: آخرین وارث دورگه
نویسنده: نیوشا.ر
ژانر: فانتزی و معمایی
هدف: همیشه زندگی بر وفق مراد ما پیش نمیره، گاهی اوقات معنی زندگی رو جایی دیگه میفهمیم؛ جایی که توی باورمون نمیگنجه و وقتی باهاش روبرو بشیم تازه معنی واقعی زندگی رو میفهمیم و اون وقت خدا رو شکر میکنیم. تنها کافیه امیدمون رو به خدا بدیم و اونوقت خدا با یه حرکت ما، پا پیش میذاره؛ دنیا رو برای ما گلستون میکنه و مهمترین چیزی که شاید توی جهانی دیگه کشف کنیم؛ حسی زیباست، حسی که نامش عشق است!
ساعت پارت گذاری: نامعلوم
خلاصه:
امید همهی مردم به آخرین وارث خاندان سلطتنی است؛ کسی که تمامی قدرت ها را به ارث بـرده. وارث اول، لشکران تاریکی را برای جنگی عظیم به پا میکند تا با همخون خود بجنگد.
اما دومین وارث، از همه اتفاقات بیخبر است و سرنوشتی را برای خود رقم میزند که او را در دل خطر رها میکند.
اما ناپیداست وارث اصلی!
وارثی که رازهایی را به همراه دارد که هیچ شخص، از وجودش آگاه نیست!
چه پیش روی این سرزمین و سرزمینان اطراف آن است که معادلات را، بهم ریخته است؟!
مشاهده پیوست 1946
نویسنده: نیوشا.ر
ژانر: فانتزی و معمایی
هدف: همیشه زندگی بر وفق مراد ما پیش نمیره، گاهی اوقات معنی زندگی رو جایی دیگه میفهمیم؛ جایی که توی باورمون نمیگنجه و وقتی باهاش روبرو بشیم تازه معنی واقعی زندگی رو میفهمیم و اون وقت خدا رو شکر میکنیم. تنها کافیه امیدمون رو به خدا بدیم و اونوقت خدا با یه حرکت ما، پا پیش میذاره؛ دنیا رو برای ما گلستون میکنه و مهمترین چیزی که شاید توی جهانی دیگه کشف کنیم؛ حسی زیباست، حسی که نامش عشق است!
ساعت پارت گذاری: نامعلوم
خلاصه:
امید همهی مردم به آخرین وارث خاندان سلطتنی است؛ کسی که تمامی قدرت ها را به ارث بـرده. وارث اول، لشکران تاریکی را برای جنگی عظیم به پا میکند تا با همخون خود بجنگد.
اما دومین وارث، از همه اتفاقات بیخبر است و سرنوشتی را برای خود رقم میزند که او را در دل خطر رها میکند.
اما ناپیداست وارث اصلی!
وارثی که رازهایی را به همراه دارد که هیچ شخص، از وجودش آگاه نیست!
چه پیش روی این سرزمین و سرزمینان اطراف آن است که معادلات را، بهم ریخته است؟!
مشاهده پیوست 1946