• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

مجموعه شعر اشعار قاآنی

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
دوشم ندا رسید ز درگاه‌کبریا

کای بنده‌کبر بهتر ازین عجز با ریا

خوانی مرا خبیر و خلاف تو آشکار

دانی مرا بصیر و نفاق تو برملا

گر دانیم بصیر چرا می‌کنی‌گنه

ور خوانیم خبیر چرا می‌کنی خطا

ماگر عطاکنیم چه خدمت‌کنی به خلق

خلق ارکرم‌کنند چه منت بری ز ما

ماییم خالق تو چو حاصل شود تعب

خلقند خواجهٔ تو چو واصل شود عطا

اجرای من خوری وکنی خدمت امیر

روزی من بری وکشی منت‌کیا

گه چون عسس مدارت از خون بی‌کسان

گه چون مگس قرارت بر خوان اغنیا

گاهی چوکرم پیله‌کشی طیلسان به سر

گاهی ز روی حیله‌کنی پیرهن قبا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
یعنی به جذبه‌ایم نه شوریده از جنون

یعنی به خلسه‌ایم نه پیچیده در ردا

تاکی شود به رهگذر جرم ره سپر

تاکی‌کنی به معذرت جبر اکتفا

گویی‌که جبر باشد و باکت نه ازگنه

دانی‌که جرم داری و شرمت نه از خدا

آخر صلاح را نبود فخر بر فجور

آخر نکاح را نبود فرق از زنا

مقتول را ز قاتل باطل بود قصاص

مظلوم را ز ظالم لازم بود جفا

کس‌گفت رنگها همه در خامهٔ قدر

کس‌گفت ننگها همه در نامهٔ قضا

درگردش است لعبت و لعاب درکمین

در جنبش است خامه و نقاش در قفا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
میغست در تصاعد و قلاب آفتاب

کاهست در تحرک و جذاب‌کهربا

دیو از برای آنکه به خویشت شود دلیل

نفس از برای آنکه زکیشت‌کند جدا

آن از طریق شرع‌کند با تو دوستی

وین در لباس زهد شود با تو آشنا

آن نرم نرم شبههٔ باطل‌کند بیان

وین خند خند نکتهٔ ناحق‌کند ادا

آن طعنه‌گوکه یاوری دین ذوالمنن

وین خنده زن‌که پیروی شرع مصطفا

گر جز قبول ملت اجدادکو دلیل

ور جز وثوق عادت اسلاف‌کوگوا

این‌گویدت همی به تجاهل‌که حق‌کدام‌؟

وین راندت همی به تعرص‌که رب‌کجا؟

این دزدکاروان و تو مسکین‌کاروان
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
آن رند و اوستا و تو نادان روستا

آن آردت ز مسلک توحید منصرف

وین آردت به مهلک تزویر رهنما

تو در میانه هایم و حیران و تن‌زده

آکنده از سفاهت و آموده از عما

بر دیدهٔ خلوص تو حاجب شود هوس

بر آتش نفاق تو دامن زند هوا

سازد ترا به شرک خفی دیو ممتحن

آرد ترا به‌کفر جلی‌نفس مبتلا

نفس تراکسالت اصلی شود معین

طبع ترا جهالت فطری شود غطا

گویی‌گه صلوه‌که شرعست ناپسند

رانی‌گه زکوه‌که دین است ناروا

تا رفته رفته دغدغهٔ دل شود قوی

تا لمحه لمحه تقویت دل‌کند قوا

گویی به‌خودکه‌رب ز چه‌رفتست‌درحجاب

رانی‌به دل‌که حق ز چه ماندست در خفا

گر زانکه هست‌، حکمت پنهان شدن‌کدام

ور زانکه نیست پیرو فرمان شدن چرا

تا چند مکر و دغدغه‌ای دیو زشت‌خو

تا چندکفر و سفسطه‌ای م*س*ت ژاژخا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
بر بود من دلیل بس این چرخ‌گردگرد

بر ذات من‌گواه بس این دیر دیرپا

کوبنده‌یی بباید تا دف‌کند خروش

گوینده‌یی بباید تاکه‌کند صدا

سریست زیر پرده‌که می‌پوید آسمان

آبیست زیر پره‌که می‌گردد آسیا

بی‌نوبهارگل نشود بوستان فروز

بی‌کردگارکه نشود آسمان گرا

شاه ار ترا به تخت منقش دهد جواز

میر ار ترا به‌کاخ مقرنس زند صلا

مدحت‌کنی نخست به نقاش آن سریر

تحسین‌کنی درست به معمار آن بنا

گویی به‌کلک صنعت نقاش‌آفرین

رانی به دست قدرت معمار مرحبا

آخر چگونه‌کوه بدان شوکت و شکوه

آخر چگونه چرخ بدین رفعت و علا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
بی‌قادری به وادی هستی نهد قدم

بی‌صانعی به عرصهٔ امکان زند لوا

آخر چگونه عرش بدین پایه و شرف

آخر چگونه مهر بدین مایه و بها

بی‌آمری بسیط جهان را شود محیط

بی‌خالقی فضای‌زمین را دهد ضیا

اسباب فرش من چه‌کم ازکاخ پادشه

آیات عرش من چه‌کم از عرش پادشا

با این‌گنه امید تفضل بودگنه

با این خطا خیال ترحم بود خطا

الا به یمن طاعت برهان حق علی

الا به عون مدحت سلطان دین رضا

اصل‌کرم ولی نعم قاید امم

کهف وری امام هدی آیت تقا

سطح حیات‌، خط بقا، نقطهٔ وجود

قطب نجات‌،قوس صفا، مرکز وفا

نفس بسیط‌، عقل مجرد، روان صرف
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
مصداق لوح‌، معنی نون، مظهر قلم

نور ازل چراغ ابد مشعل بقا

منهاج عدل تاج شریعت رواج دین

مفتاح صنع درج سخن‌گوهر سخا

فیض نخست‌ صادراول ظهورحق

مرآت وحی رایت دین آیت هدا

معنی باء بسمله‌، مسند نشین‌کن

مصداق نفس‌کامله عزلت‌گزین لا

گر حکم او به جنبش غبرا دهد مثال

ور رای او به رامش‌گردون دهد رضا

راند قضا پیاپی کاجراست ای قدر

گوید قدر دمادم‌کامضاست ای قضا

پاینده دولتیست‌بدو جستن انتساب

فرخنده نعمتیست بدوکردن اقتدا

بیمی‌که با حمایت او بهترین ملک

سلطان به یک تعرض اوکمترین‌گدا

عکسی ز لوح حکمت او هرچه در زمین

نقشی زکلک قدرت او هرچه در سما

گر پرسد از خدای‌که یارب‌کراست حق
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
خورشید وسایه، روز و چراغ آفتاب وشمع

دریاو قطره‌، درو خزف برد و بوریا

اصل‌وطفیل‌، شخص وشبه‌، قصدوامتحان

بود و نبود، ذات و صفت عین و اقتضا

فیاض وفیض‌، علت و معلول‌، نور و ظل

نقاش و نقش‌،‌کاتب و خط‌، بانی و بنا

معنی ولفظ‌، مصدر ومشتق مفاد و حرف

عین و اثر عیان و خبر، صدق و افترا

بالله من قلاک بصیرا فقد هلک

تالله من اتاک خبیراً فقد نجا

ذات تو سرفراز به تمجید ذوالمنن

نفس تو بی‌نیاز ز تقدیس اصفیا

ازگوهر تو عالم ایجاد را شرف
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
هستی تو دوحهٔ ابداع را نما

در پیشگاه امر تو بی‌گفت و بی‌شنود

درکارگاه نهی تو بی‌چون و بی‌چرا

اضداد بی مسالمه با یکدگر قرین

ابعاد بی‌منازعه از یکدگر جدا

اخلاف راشدین توگنجینهٔ شرف

اسلاف ماجدین تو آیینهٔ صفا

یکسر به‌کارگاه هدایت‌گشاده دست
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
یکسر به بارگاه امامت نهاده پا

در پردهٔ ولایت عظمی نهفته رو

بر مسند خلاقت‌کبری‌گزیده جا

نفس تو بوستانی معطور و دلنشین

ذات توگلستانی مطبوع و جان‌فزا

نورسته لاله‌ایست از آن بوستان ادب

نشکفته غنچه‌ایست از آن‌گلستان حیا

غمگین‌شودبه‌هرچه‌توغمگین‌شوی‌رسول

شادان شود به هرچه تو شادان شوی خدا

خورشیدگر نه‌کور شد از شرم رای تو
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین