نرگس شعبانی (شاعر ):
#شعر
#سردار
#شعر
#سردار
دریک شب بارانی ؛ رفتی به غزل خوانی
تو مرغ خوش الحانی ؛ سردار سلیمانی!
پیراهن خونینت ؛ را باد صبا آورد
چون یوسف کنعانی؛ سردار سلیمانی!
هم حافظ قرآنی ؛ هم حافظ ایرانی
ای همدم طهرانی؛ سردار سلیمانی !
فرمانده ی صد تیپ ِ ؛رزمنده ی ایرانی
از جمله ی شیرانی؛ سردار سلیمانی!
هرجاکه یتیمی بود ؛ آنجا تو پدر بودی
دلسوز یتیمانی ؛سردار سلیمانی؟
دل ها شده طوفانی ؛ دنیاچه دگرگون شد
در سوگ تو بارانی ؛سردار سلیمانی!
اهل دل و ایمانی ؛ سرمایه ی کرمانی
در قلب جوانانی ؛ سردار سلیمانی
از دوری تو ای گل ؛ هر چند که بیمارم
تو شور گلستانی ؛سردار سلیمانی!
عمّار علی بودی ؛ در جان و دل مایی
تو عزّت ایرانی ؛سردار سلیمانی!
تا کوری چشمان هر دشمن ایرانی
داریم چو قاآنی سردار سلیمانی!
تو مرغ خوش الحانی ؛ سردار سلیمانی!
پیراهن خونینت ؛ را باد صبا آورد
چون یوسف کنعانی؛ سردار سلیمانی!
هم حافظ قرآنی ؛ هم حافظ ایرانی
ای همدم طهرانی؛ سردار سلیمانی !
فرمانده ی صد تیپ ِ ؛رزمنده ی ایرانی
از جمله ی شیرانی؛ سردار سلیمانی!
هرجاکه یتیمی بود ؛ آنجا تو پدر بودی
دلسوز یتیمانی ؛سردار سلیمانی؟
دل ها شده طوفانی ؛ دنیاچه دگرگون شد
در سوگ تو بارانی ؛سردار سلیمانی!
اهل دل و ایمانی ؛ سرمایه ی کرمانی
در قلب جوانانی ؛ سردار سلیمانی
از دوری تو ای گل ؛ هر چند که بیمارم
تو شور گلستانی ؛سردار سلیمانی!
عمّار علی بودی ؛ در جان و دل مایی
تو عزّت ایرانی ؛سردار سلیمانی!
تا کوری چشمان هر دشمن ایرانی
داریم چو قاآنی سردار سلیمانی!