1- سبك خراسانی یا تركستانی
نمونه از شعر رودکی پدرشعرفارسی:
بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی
ریگ آمو درشتی راه او زیر پا یم چو پرنیان آید همی
آب جیحون با همه پهناوری خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و شاد زی شاه نزدت میهمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید ترا گر به گنج اندر زیان آید همی
سبک خراسانی که آن را سبک ترکستانی هم میگویند در واقع طنز و شیوه شاعران خراسان بوده است.
در این شیوه که از اولین دوران شعر فارسی یعنی اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن ششم ادامه داشت.
شاعران و استادان زیادی مانند: رودکی، فرخی، عنصری، فردوسی، منوچهر ی، ناصرخسرو، سنایی و
مسعود سعد سلمان ظهور کرده و شیوه خراسانی را به کمال رساندند.
سبک خراسانی دو مرحله دارد: دوره سامانی و دوره غزنوی وسلجوقی.
در دوره سامانی، سادگی بیان و کهنگی تعبیرات و اصطلاحات به خوبی مشخص است. غلبه کلمات فارسی بر واژههای عربی و توجه به توصیفات طبیعی و ساده و محسوس و عینی از ویژگیهای شعر این دوره محسوب میشود.
موضوعاتی که در شعر این دوره مطرح میشود غالباً یا مدح است و یا هجور وهزل که هر دو ملایم است و معتدل و دور از اغراق. تغزلات عاشقانه و پند و اندرز وحکمت با شیوهای شاعرانه و نه عالمانه نیز از مشخصات شعر این دوره به شمار میرود. از قالبهای مهم در این عصر میتوان به قصیده ومثنوی اشاره کرد. درقصیده معمولاًموضوع مدح و هجو و تغزل است و در مثنوی تمثیل و داستان و حماسه بیان میشود. عنصری ومنوچهری و بعدهاناصرخسرو وسنایی به تدریج سادگی طبیعی را از شعر سبک خراسانی دور میسازند و آن را تا حدی ازمیان میبرند. در سبک این دوره بعضی قالبهای تازه مانندترجیع بندو ترکیب بند و نیز مسمط و قطعه به وجود میآید. با این همه قصیده و مثنوی از قالبهای معتبر این سبک است. صنایع بدیع اعم از لفظی و معنوی و انواع تشبیهات درشعر این دوره رواج داشته است. شاعرانی مانند عنصری، منوچهری، ناصرخسرو وسنایی از اصطلاحات فلسفی، نجوم، ریاضیات و بعضی مباحث علوم طبیعی و پزشکی در شعر خود استفاده میکند و به این ترتیب رنگی عالمانه به شعر خود میزدند. استفاده از احادیث و آیات قرآنی و نیز اشعار عربی درمیان شاعران این دوره رواج بیشتری یافت. مثلاً منوچهری که دیوان اشعار عربی را از برداشت نمی توانست خود را از زیر نفوذ و تاثیر آن خارج سازد و ناصرخسرو و سنایی معلومات و مطالعات دینی خود را در شعر خویش میآوردند. بیان موضوعاتی مانند مدح و هجو و تغزل و پند و حکمت در شعر این دوره ادامه یافت ولی در این میان اغراق و تا حدی اضافه گویی زیادتر شده و در واقع به نوعی تکامل یافت. بااین همه کسانی مانند ناصر خسرو، مدح اغراق آمیز را به یک سو نهادند و حکمت و دین واخلاق را به جای آن معنای قرار دادند. هر چند در ابتدای این سبک روح ملی وحماسی خاصه در دوره سامانی جلوهای بارز داشت ولی در پایان آن این روحیه تضعیف شده و جای آن را روحیه زاهدانه کسانی مثل ناصرخسرو و اخلاق صوفیانه شاعرانی چون سنایی پر کرد. به طور خلاصه میتوان گفت شروع این سبک با روحیه حماسی و پایان آن با روحیه صوفیانه.
شعرای موجد سبك بین بین: سید حسن غزنوی، انوری ابیوردی، رشید وطواط، عمادی شهریاری، خاقانی شیروانی، نظامی گنجوی، ظهیرفاریاب، جمال الدین اصفهانی.(سبک آذربایجانی)
نمونه از شعر رودکی پدرشعرفارسی:
بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی
ریگ آمو درشتی راه او زیر پا یم چو پرنیان آید همی
آب جیحون با همه پهناوری خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا شاد باش و شاد زی شاه نزدت میهمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید ترا گر به گنج اندر زیان آید همی
سبک خراسانی که آن را سبک ترکستانی هم میگویند در واقع طنز و شیوه شاعران خراسان بوده است.
در این شیوه که از اولین دوران شعر فارسی یعنی اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن ششم ادامه داشت.
شاعران و استادان زیادی مانند: رودکی، فرخی، عنصری، فردوسی، منوچهر ی، ناصرخسرو، سنایی و
مسعود سعد سلمان ظهور کرده و شیوه خراسانی را به کمال رساندند.
سبک خراسانی دو مرحله دارد: دوره سامانی و دوره غزنوی وسلجوقی.
در دوره سامانی، سادگی بیان و کهنگی تعبیرات و اصطلاحات به خوبی مشخص است. غلبه کلمات فارسی بر واژههای عربی و توجه به توصیفات طبیعی و ساده و محسوس و عینی از ویژگیهای شعر این دوره محسوب میشود.
موضوعاتی که در شعر این دوره مطرح میشود غالباً یا مدح است و یا هجور وهزل که هر دو ملایم است و معتدل و دور از اغراق. تغزلات عاشقانه و پند و اندرز وحکمت با شیوهای شاعرانه و نه عالمانه نیز از مشخصات شعر این دوره به شمار میرود. از قالبهای مهم در این عصر میتوان به قصیده ومثنوی اشاره کرد. درقصیده معمولاًموضوع مدح و هجو و تغزل است و در مثنوی تمثیل و داستان و حماسه بیان میشود. عنصری ومنوچهری و بعدهاناصرخسرو وسنایی به تدریج سادگی طبیعی را از شعر سبک خراسانی دور میسازند و آن را تا حدی ازمیان میبرند. در سبک این دوره بعضی قالبهای تازه مانندترجیع بندو ترکیب بند و نیز مسمط و قطعه به وجود میآید. با این همه قصیده و مثنوی از قالبهای معتبر این سبک است. صنایع بدیع اعم از لفظی و معنوی و انواع تشبیهات درشعر این دوره رواج داشته است. شاعرانی مانند عنصری، منوچهری، ناصرخسرو وسنایی از اصطلاحات فلسفی، نجوم، ریاضیات و بعضی مباحث علوم طبیعی و پزشکی در شعر خود استفاده میکند و به این ترتیب رنگی عالمانه به شعر خود میزدند. استفاده از احادیث و آیات قرآنی و نیز اشعار عربی درمیان شاعران این دوره رواج بیشتری یافت. مثلاً منوچهری که دیوان اشعار عربی را از برداشت نمی توانست خود را از زیر نفوذ و تاثیر آن خارج سازد و ناصرخسرو و سنایی معلومات و مطالعات دینی خود را در شعر خویش میآوردند. بیان موضوعاتی مانند مدح و هجو و تغزل و پند و حکمت در شعر این دوره ادامه یافت ولی در این میان اغراق و تا حدی اضافه گویی زیادتر شده و در واقع به نوعی تکامل یافت. بااین همه کسانی مانند ناصر خسرو، مدح اغراق آمیز را به یک سو نهادند و حکمت و دین واخلاق را به جای آن معنای قرار دادند. هر چند در ابتدای این سبک روح ملی وحماسی خاصه در دوره سامانی جلوهای بارز داشت ولی در پایان آن این روحیه تضعیف شده و جای آن را روحیه زاهدانه کسانی مثل ناصرخسرو و اخلاق صوفیانه شاعرانی چون سنایی پر کرد. به طور خلاصه میتوان گفت شروع این سبک با روحیه حماسی و پایان آن با روحیه صوفیانه.
شعرای موجد سبك بین بین: سید حسن غزنوی، انوری ابیوردی، رشید وطواط، عمادی شهریاری، خاقانی شیروانی، نظامی گنجوی، ظهیرفاریاب، جمال الدین اصفهانی.(سبک آذربایجانی)