-
- ارسالات
- 9,789
-
- پسندها
- 17,977
-
- دستآوردها
- 143
-
- مدالها
- 4
- نام اثر
- آنچه خود تقدیر هم نمیدانست!
- نام پدید آورنده
- حزین.الف و سبا حسن نژاد
- ژانر
-
- اجتماعی
- تراژدی
مقدمه:
یک مسائلی وجود دارند که کاملا هویدا هستند اما
همیشه شعف درون ما موجب میشود خفه خوان بگیریم و از درکش دست برداریم.
البته در خصوص زندگی، زیاد راجع به عنوان «شعف» چندان اطمینان ندارم.
کلمهای که مورد نیازم است احتمالا «حماقت» باشد!
خب؛ این میان، سقف سرنوشت چکه میکند
دیوارهی زندگی گیج است از دلتنگیهای زمان، دقیقه به انتظارِ چکیدن قطرهای شور به چرخش ادامه میدهد. وزش باد، غنیمت است، شاهدی حاضر و یاوهگو در ثانیههای خالی از امّاهای بدبین.
ردی از خلوتی خونین، بر بهانهی بیکسیها آرام میگیرد؛ جهل، از قانعی رانده رقیب میطلبد!
و اما تقدیر گوشهای چنبره زده است.
هیچ کاری دست خودش نیست، مجبور است بنشیند و مرگ زندگانی، حسرت دقایق و ناخوشیهای سرنوشت را بنگرد.
او نمیداند، پایانه، پایانه دنیا چیست...
اصلا چه کسی میداند؟!
حالا گیریم که ما راهی جهنم شدیم
پروردگارا، تو را چه سودیست؟!
یک مسائلی وجود دارند که کاملا هویدا هستند اما
همیشه شعف درون ما موجب میشود خفه خوان بگیریم و از درکش دست برداریم.
البته در خصوص زندگی، زیاد راجع به عنوان «شعف» چندان اطمینان ندارم.
کلمهای که مورد نیازم است احتمالا «حماقت» باشد!
خب؛ این میان، سقف سرنوشت چکه میکند
دیوارهی زندگی گیج است از دلتنگیهای زمان، دقیقه به انتظارِ چکیدن قطرهای شور به چرخش ادامه میدهد. وزش باد، غنیمت است، شاهدی حاضر و یاوهگو در ثانیههای خالی از امّاهای بدبین.
ردی از خلوتی خونین، بر بهانهی بیکسیها آرام میگیرد؛ جهل، از قانعی رانده رقیب میطلبد!
و اما تقدیر گوشهای چنبره زده است.
هیچ کاری دست خودش نیست، مجبور است بنشیند و مرگ زندگانی، حسرت دقایق و ناخوشیهای سرنوشت را بنگرد.
او نمیداند، پایانه، پایانه دنیا چیست...
اصلا چه کسی میداند؟!
حالا گیریم که ما راهی جهنم شدیم
پروردگارا، تو را چه سودیست؟!