اشک قلم

[کاربر حذف شده 428]

غمگین ترین
احساس خود را

به قلم منتقل کنید و

در کاغذ جاری سازید

در این تاپیک

قلم اشک می‌ریزد

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[کاربر حذف شده 428]

از این واژه میترسم...
شاید برای اولین بار
چون هیچ گاه برایم مهم نبود
(رفتن)
برایم همیشه بی اهمیت بود
گروهی می امدند و گروهی می رفتند
اما
اکنون می دانم
امدنشان بی اهمیت است و صرفا یک غریبه هستند اما
رفتنشان چنان دردی دارد که گویی
گوشت تنت را جدا کرده اند

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[کاربر حذف شده 428]

دیدم
اشک قلمی را که
از شوق
می‌گریست
او بعد از سال‌ها
به یارش
رسیده بود! او در قلب
کاغذ
می‌نوشت
از دلگیری‌ها
از دوری‌ها
و تنهایی‌ها
و در آخر
از عشقش به کاغذ نوشت​

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[کاربر حذف شده 428]

خطوط
پاره شدند
محو شدند
کاغذ
اگرچه خطوطش را از دست داده بود
اما غم از دست دادنشان در دلش
جا مانده بود
ردپای پارگی
هنوز وسط قلبش مانده بود
و قلم
شرمنده از اشک‌هایی که
ریخت و
قلب کاغذ را سوراخ کرد​

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[کاربر حذف شده 428]

اشک قلم تمام نشدنی بود
جوری در دل کاغذ
سرازیر می‌شد که گویی
آبشاری تلخ از جنس
شکستن‌ها
غم‌ها
و خرابی‌هاست
​

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان