آیات قرآن در زمان پیامبر (ص) به صورت پراکنده بر روی پوست حیوانات، چوب درخت خرما، کاغذ و پارچه نوشته میشد. پس از وفات پیامبر، آیات و سورههای قرآن توسط اصحاب جمعآوری شد؛ اما نسخههای بسیاری تدوین شد که در ترتیب سورهها و قرائت، با هم متفاوت بودند. به دستور عثمان نسخه واحدی از قرآن تهیه شد و دیگر نسخههای موجود را از بین بردند. شیعیان به پیروی از امامان خود، این نسخه را درست و کامل میدانند.
قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف از مشهورترین نامهای قرآن است. قرآن ۱۱۴ سوره و نزدیک به ۶۰۰۰ آیه دارد و به ۳۰ جزء و ۱۲۰ حزب تقسیم شده است. در قرآن، از موضوعاتی، چون توحید، معاد، غزوات پیامبر اسلام، داستانهای انبیاء، اعمال شرعی دین اسلام، فضایل و رذایل اخلاقی و مبارزه با شرک و نفاق، سخن به میان آمده است.
تا قرن چهارم قمری، قرائتهای گوناگونی از قرآن، میان مسلمانان، رواج داشته است. وجود نسخههای متفاوت از آن میان مسلمانان، ابتداییبودن خط عربی، وجود لهجههای مختلف و اِعمال سلیقه قاریان، از عوامل اختلاف قرائت بوده است. در این قرن، هفت قرائت از میان قرائتها برگزیده شد. قرائت شایع از قرآن در میان مسلمانان، قرائت عاصم با روایت حفص است.
قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف از مشهورترین نامهای قرآن است. قرآن ۱۱۴ سوره و نزدیک به ۶۰۰۰ آیه دارد و به ۳۰ جزء و ۱۲۰ حزب تقسیم شده است.
نخستین ترجمه کامل قرآن به زبان فارسی، در قرن چهارم قمری و به زبان لاتین، در قرن ششم قمری (دوازدهم میلادی) نوشته شده است. این کتاب نخستین بار در سال ۹۵۰ق (۱۵۴۳م)، در ایتالیا به چاپ رسید. اولین چاپ آن توسط مسلمانان، در سال ۱۲۰۰ق، در سن پیترزبورگ روسیه صورت گرفت. ایران اولین کشور مسلمان بود که قرآن را در سالهای ۱۲۴۳ق و ۱۲۴۸ق، چاپ کرد. قرآنی که امروز با نام عثمان طه شناختهشده، بر پایه چاپ مصر است.
قرآن منشأ پیدایش دانشهای فراوانی میان مسلمانان شده است. تفسیر و علوم قرآنی، چون تاریخ قرآن، علم لغات قرآن، علم اِعراب و بلاغت قرآن، قصص القرآن و اعجاز القرآن از این دانشها است.
چگونگی دریافت قرآن
قرآن، نزول وحی بر پیامبران را در سه راه منحصر دانسته است: «الهام، از پس پرده و از طریق فرشتگان». برخی با استناد به آیاتی، چون
«قُلْ مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَىٰ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّـهِ»، (بگو: «کسی که دشمن جبرئیل است [در واقع دشمن خداست]چرا که او، به فرمان خدا، قرآن را بر قلبت نازل کرده است)، گفتهاند: «نزول این کتاب، تنها از طریق جبرئیل صورت گرفته است»؛ اما دیدگاه مشهور این است که قرآن به شیوههای دیگر و از جمله به صورت مستقیم و بدون واسطه هم بر پیامبر نازل شده است.
نزول دفعی و تدریجی
بر طبق برخی از آیات قرآن، این کتاب در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است. بر این اساس میان مسلمانان در زمینه اینکه قرآن یکجا نازل شده است یا به صورت تدریجی، اختلاف نظر وجود دارد. برخی گفتهاند: «قرآن هم به صورت دفعی نازل شده است و هم به صورت تدریجی؛» گروهی بر این باورند که آنچه قرار بوده است در یک سال بر پیامبر (ص) نازل شود، در شب قدر هم یکجا بر او نازل میشده است؛ باور کسانی نیز این است که قرآن تنها به صورت تدریجی نازل شده و آغاز نزول آن در ماه رمضان و شب قدر بوده است.
نامهای مشهور قرآن
نامهای فراوانی برای قرآن ذکر کردهاند. قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف مشهورترینِ آنها است. نام مصحف را ابوبکر بر آن نهاده است؛ اما دیگر نامها در خود قرآن ذکر شده است. قرآن مشهورترین نام این کتاب است که این واژه در لغت به معنای خواندنی است و همراه با الف و لام، پنجاه بار در قرآن به کار رفته است که در همهٔ آن کاربردها منظور کتاب قرآن است؛ همچنین بدون الف و لام، بیست بار در قرآن آمده است که در سیزده مورد، کتاب قرآن معنا میدهد.
تحریفناپذیری قرآن
عدم تحریف قرآن یا تحریفناپذیری قرآن، از اعتقادات عموم مسلمانان و فِرَق اسلامی که بر اساس آن، قرآنی که در دست مسلمانان است، دقیقاً همان است که بر پیامبر اسلام (ص) وحی شده و نه چیزی به آن افزوده و نه از آن کم شده است. مفسران و متکلمان در ردّ و انکار هر گونه تحریف، به آیات و روایاتی استناد کردهاند. به نظر غالب مفسران، فقیهان و قرآن پژوهان شیعه، قرآن با همین ترتیب و ساختار کنونی در زمان پیامبر اکرم (ص) شکل گرفته است.
برخی از معتزله از جمله خیاط معتزلی، به شیعیان نسبت دادهاند که معتقد به تحریف قرآن هستند. این اتهام پس از تألیف کتاب فصل الخطاب توسط محدث نوری شکل تازهای گرفت و عالمان شیعی آثار متعددی در نقد آن کتاب نگاشتند.
قصههای قرآنی
در قرآن کریم، قصههای فراوانی از انبیاء و قومها و اتفاقات گذشته بیان شده که نکاتی درباره قصههای قرانی به این شرح است:
۱- بنا به تحقیق، ۲۰۸ قطعه داستانی در قرآنی مجید آمده است که برخی ادامه برخی دیگر میباشند و بعضی از آنها نیز کامل و مستقل هستند.
۲- ۶۳ سوره از ۱۱۴ سوره قرآن کریم، حاوی قصه و حکایتی است و این یعنی آن که بیش از نیمی از سورههای قرآن، با هنر قصه پردازی به انتقال پیام خود پرداختهاند.
۳- بیشترین قصههای قرآنی ابتدا در سوره اعراف و پس از آن بقره میباشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد.
۴- بیشترین داستانهای قرآنی درباره حضرت موسی و قوم بنی اسرائیل و فرعونیان است. پس از آن، بالاترین آمار متعلق به داستانهای حضرت ابراهیم (ع) و داستانهای حضرت عیسی (ع) و مادرش حضرت مریم (ع) است.
۵- هیچ یک از داستانهای قرآنی براساس خیال پردازی یا شخصیتهای فرضی نیست و همه قصههای قرآن واقعیت داشتهاند و در واقع، روایتی الهی از یک رویداد حقیقی میباشند.
۶- گروهی از داستانهای قرآن با استفهام تقدیری آغاز میگردند. این نوع استفهام، یکی از صنایع ادبی در فن داستان نویسی است که مخاطب را تشویق میکند تا قصه را پیگیری نماید; (طه/۹ و ص/۲۰). در این روش معمولا داستان با این مقدمه آغاز میگردد: «آیا این خبر را شنیده اید که …».
۷- گروهی از داستانهای قرآنی با روش نوین چکیده نویسی آغاز میشود؛ یعنی قبل از شروع متن اصلی داستان، در جملات کوتاهی چکیده و هدف اصلی داستان میآید و پس از ایجاد آمادگی ذهنی، به اصل مطلب میپردازد. به عنوان نمونه، به آیات ۱۰ تا ۲۰ سوره اعراف، داستان آفرینش مراجعه نمایید.
۸- گاهی از همین روش به صورت معکوس استفاده شده است؛ یعنی ابتدا داستان اصلی آورده شده، سپس به بیان خلاصه و چکیده آن پرداخته شده است تا در جمع بندی به خواننده کمک نماید، (آل عمران/۵۹).
۹- شیوه قرآن در بیان قصههای عاشقانه بسیار لطیف و عبرت انگیز است. در قرآن کریم سعی شده است تا با مسائل عشقی به صورت سمبلیک و اشاره وار برخورد شود و از ارائه جزئیات یا به زبان آوردن صریح و زننده، خودداری شود. با خواندن داستان یوسف و زلیخا، این نکته را در خواهید یافت.
۱۰- یک نکته جالب در داستانهای قرآنی، شکسته شدن حصار زمان است. گاهی حتی یک داستان را در دل داستان دیگر آمده است؛ در حالی که در زمانهای مختلف رخ دادهاند. این خصوصیت قرآن، باعث میگردد تا انسان با دقت و موشکافی، سعی در چیدن صحیح قطعات مختلف این داستانها نماید و تمرکز بیشتری پیداکند.
۱۱- نکته زیبا دیگر آن است که در قصههای قرآنی، جایگاه خاص زنان و نقش تعیین کننده و محوری آنان در اغلب داستانهای قرآنی است، (تحریم ۱۰ و ۱۱). زنان در داستانهای قرآنی، به وضوح معرفی میگردند و شخصیتی مستقل دارند.
۱۲- قرآن در جاهایی که میخواهد الگویی عمومی ارائه کند و یا اندرزی فراگیر در داستانهای خود مطرح کند، از کلمات عامی مانند مردی از خاندان فرعون (مؤمن/۲۸)، یا زن لوط و زن نوح (تحریم/۱۰)، استفاده میکند.
مقایسه قصههای قرانی با تورات
بد نیست، دانسته شود که وجود قصههای پیامبران در تورات و قرآن در عدهای این توهم را به وجود آورده که منبع قرآن در ذکر داستانهای پیامبران پیشین تورات میباشد، و پیامبر با کم و زیاد کردن آن داستانها، آنها را در کتابش آورده است. اما بررسی داستانهای این دو کتاب، هر ناظر منصفی را به تفاوتهای اساسی بین داستانهای مطرح شده در این دو کتاب میرساند، و این توهم را از بین میبرد. از جمله این تفاوتها این است که قرآن در داستانهای خود مقام عزت و پاکی را از آن خدا دانسته و شرک و جهل و نقص را از خدا بدور میداند و همچنین پیامبران را انسانهای صاحب مقام بلند در پیشگاه الهی و بندگان برگزیده درگاه خداوند معرفی کرده که از هر گونه بدی دور میباشند و دستورات اخلاقی و تعلیمات پیامبران الهی را ذکر کرده و آنها را از ظلم و جهل و... به دور دانسته، و ایشان را پرچمداران توحید و متصفان به کمالات انسانی معرفی نموده است؛ این در حالی است که در جاهای مختلفی از تورات فعلی (تورات تحریف شده) جهل و فراموشی و ظلم را به خدا نسبت داده و در موارد فراوانی پیامبران الهی را تحقیر کرده و نسبتهایی به پیامبران داده که انتساب چنین نسبتهایی به انسانهای معمولی نیز دور از انصاف است.
نکات تربیتی در قرآن
تربیت اسلامی عنوانی است که استعمال فراوان یافته و برای نشان دادن طرح اسلام در ساختن و پرداختن انسان به کار میرود. تربیت اسلامی، یعنی شناخت خدا به عنوان رب یگانه انسان و جهان و برگزیدن او به عنوان رب خویش و تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر. در قرآن روشهای گوناگون و بدیع ومتنوع و کارآمد تربیتی وجود دارد که با استخراج آنها به تمام نیازهای بشر در این حیطه پاسخ داده میگردد و انسانها را از ظلمت و جهل رهایی داده و به نورانیت اندیشه و علم میرساند.
۸ نکته تربیتی در قرآن
۱- اگر قصد راهنمایی و تربیت کسی را دارید، در قدم اول از گفتار نرم و با محبت بهره گیرید، حتی اگر مخاطب شما فرعون سرکش یا سران لجوج کفار جاهلی باشند، (طه/۴۴ و شعرا/۲۱۵).
۲- الف) گفتار و رفتار آدم در هر زمان و مکان، در حافظه الهی محفوظ است، پس مراقب باشید، (لقمان/۱۶ و کهف/۳۰).
ب) نسبت به انسانهای اطرافت، احساس مسئولیت کن و آنها را از کارهای بد بازدار و به کارهای خوب تشویق کن، این لازمه استحکام یک پیکر است و بنی آدم اعضای یکدیگرند، (لقمان/۱۷).
ج) در رفتارهای اجتماعی دقت کن! مبادا با غرور رویت را از دیگران برگردانی یا مثل متبکران راه بروی، مبادا تندرو و کندرو شوی، میانه روی، بهترین روش است؛ مراقب باش صدایت را بر سر کسی بلند نکنی و خلاصه در یک کلام، آدم باش، (لقمان/۱۸ و ۱۹).
۳- قرآن کریم به شدت با پیروی از جمع (خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو) و حرکت به دنبال اکثریت، مخالف است. قرآن میگوید: «اگر بخواهی از اکثریت مردم فقط به این خاطر که اکثریت هستند، پیروی کنی، بدون شک از راه خدا دور میشوی» ; همیشه با چشمان باز تصمیم بگیر، (انعام/۱۱۶ و اسراء/۳۶).
۴- همیشه بزرگ ترها، بهترین حرف را نمیزنند و همیشه حرف گوش کنی و اطاعت از بزرگان، انسان را به سعادت نمیرساند. این پیام تربیتی قرآن است که حتی در اطاعت از بزرگان هم گوش و چشمت را باز کن که فردا فقط و فقط خودت پاسخ گوی اعمالت خواهی بود، نه بزرگترهایت؛ (احزاب/۶۷).
۵- علم بهتر است یا ثروت؟ جواب آن را در آیه ۲۴۷ بقره پیدا خواهید کرد.
۶- امانت داری یکی از ارزشمندترین ارزشهای قرآنی است. حضرت موسی (ع) را به خاطر امانتداری و قدرتش، در خانه حضرت شعیب پناه دادند، (قصص/۲۶)، و حضرت یوسف را به خاطر امانتداری وعلمش، بر خزانه مصر نشاندند;، (یوسف/۵۵)، و حتی رسول خدا (ص) که از سوی خداوند برگزیده شد، مشهور به امانتداری و به محمد امین معروف بود.
۷- اگر میخواهید مخاطبان به سوی شما جذب شوند، ابتدا به خودتان بپردازید! روح خشک و سنگین و بی لطافت، هیچ گاه در امر تربیت موفق نمیشود. مهربانی، دلسوزی و رقت قلب را در خود بپرورید تا مردم بی آن که شما متوجه شوید، در اطراف شما جمع گردند، (آل عمران/۱۵۹).
۸- آیا دوست دارید که دشمن خود را به یک دوست تبدیل کنید؟ به هر بدی که در حق شما کرد، با خوبی پاسخ گویید، این را قرآن تجویز میکند؛ آیه ۳۴ سوره فصلت را بخوانید!.
سلامتی در قرآن
در آیین مقدس اسلام، سلامتی از جایگاه و ارزش ویژه برخوردار است، زیرا بدن انسان بسان مرکب روح و ابزار تکامل انسان است. از این رو قرآن و منابع روائی حاوی دستورات بسیاری در خصوص صحت و سلامتی است.
۱۰ نکته در خصوص سلامتی در قرآن
۱- بخورید و بیاشامید، اما به اندازه کافی و لازم، زیرا پرخوری و زیاده روی، سلامت شما را به خطر میاندازد، (اعراف/۳۱).
۲- همه دردها و ناراحتیهای خود را میتوانید با قرآن ریشهکن سازید، قرآن بخوانید و به آن عمل کنید و با روح قرآن مرتبط و همنوا گردید تا همه سیستمهای روح و جسم شما در تعادل مطلوب خود قرار گیرند، (یونس/۵۷ و اسراء/۸۲).
۳- در فرهنگ قرآنی، این خداوند است که بیماریها را شفا میدهد و دیگران، وسیله و واسطه اند، (شعرا/۸۰).
۴- اصل اول در سلامتی و صحت غذاها به فرموده قرآن، آن است که حلال و پاکیزه باشند.
این گونه غذا، میتواند مقدمات سلامتی را در بدن انسان فراهم نماید، اما این که یک ماده خوراکی واحد با ترکیبات غذایی ثابت و مشخص، در اثر حلال یا حرام بودن، دارای آثار متفاوتی بر سلامت انسان گردد، بحث علمی بسیار عمیقی میطلبد، (نحل/۱۱۴ و بقره ۱۶۸). حلال یعنی چیزی که ممنوعیت شرعی ندارد و طیب یعنی چیزی که موافق طبع سالم انسانی باشد.
۵- بهترین نحوه تغذیه برای سلامت انسان که مورد سفارش قرآن کریم است، خوردن صبحانه و شام است، یعنی غذای روزانه در دو وعده اصلی در اول روز و آخر روز صرف گردد. این شیوه غذا خوردن بهشتیان است که در سوره مریم، آیه ۶۲ آمده است.
۶- به فرمان قرآن، مؤمنان، شایستهترین افراد در استفاده از نعمتهای الهی، مانند غذاهای پاکیزه میباشند. خداوند میفرماید: «چه کسی این غذاهای پاکیزه را بر شما حرام کرده است؟ اینها زیباییهای زندگی دنیاست که خداوند برای بهترین بندگانش خلق نموده است. پس از نعمتهای خداوند استفاده کنید»، (اعراف/۳۲ و مائده/۸۷ و ۸۸). به قول امام علی (ع)، خداوند همان قدر از حرام شمردن آن چه حلال نموده است، ناراحت میگردد که حرام او را نادیده بگیرید و مانند یک امر حلال انجام دهید.
۷- جالب است بدانید که خداوند مستقیما در قرآن به خوردن گوشت و ماهی و میوه اشاره میکند و آنها را از نعمتهای زندگی بخش الهی برمیشمارد و از ما میخواهد که از آنها بخوریم که به ترتیب در سوره مائده آیه ۱ و ۹۶، سوره نحل، آیه ۱۴ و سوره مؤمنون آیه ۱۹ آمده است.
۸- مسئله خوراک در قرآن، آن قدر مهم است که در یک آیه مستقیما فرمان داده شده است که انسان با دقت و تامل در غذایی که میخورد، بنگرد، (عبس/۲۴) ; یعنی این که یک انسان قرآنی، باید در نحوه تغذیه خود، نهایت دقت را داشته باشد.
۹- خداوند در قرآن کریم خواب را یکی از عوامل سلامت و آرامش روح انسان برمیشمارد و آن را نعمتی قابل ستایش و آیهای از آیات اعجازآمیز الهی معرفی میکند، (روم/۲۳ و فرقان/۴۷).
۱۰- آیا میدانید در فرهنگ قرآنی، سختترین و ناگوارترین بیماریها چیست؟ قرآن مستقیما به این بیماری اشاره نموده، آن را نام میبرد. این بیماری، مرض قلب یا بیماری دل نام دارد، چون وقتی روح و دل فردی به این بیماری گرفتار شد، از شنیدن و دیدن و درک حقایق عاجز میگردد و این بدترین وضعی است که یک انسان پیدا میکند، (اعراف/۱۷۹ و توبه/۱۲۵).
روانشناسی در قرآن
هدف نهایی نزول قرآن، انسان سازی و تربیت بشر است، بنابراین منظور از «همه چیز» تمام اموری است که انسان برای پیمودن راه تکامل به آنها نیاز دارد. اموری که تمامی جنبههای مادی، معنوی، فردی و اجتماعی او را در برمیگیرد؛ از جمله مطالبی که در قرآن به طور تفضیل بیان شده، مسائلی است که از رئوس موضوعات علم روانشناسی به شمار میرود. یکی از امور مهم زندگی انسان چگونه اندیشیدن است، چراکه نحوه تفکر هر فرد به طور مستقیم بر احساسات و عملکردهای او تاثیر میگذارد و به این ترتیب، شخصیت انسان را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
۱۱ نکته روانشناسی در قرآن
۱- از دیدگاه قرآن، سه نوع شخصیت اساسی وجود دارد؛ مؤمن، کافر و منا*فق، (آیات ۲ تا ۲۰ سوره بقره).
۲- شخصیتهای مؤمن، خود دارای سه درجه شخصیتی میباشند: آنان که به خود ظلم میکنند، آنان که میانه رو هستند و آنان که پیشتازانند، (فاطر/۳۲).
۳- مشخصه بارز شخصیت کافر آن است که دل و اندیشه اش را قفل کرده است و راهی برای نفوذ هیچ حرف تازه و اندیشه متفاوتی نگذاشته است و به همین دلیل، از درک حقایق عاجز است.
۴- خصوصیت بارز شخصیت منا*فق از دیدگاه قرآن، دوگانگی ریشهای در ظاهر و باطن است؛ به همین دلیل، مبتلا به شک و تردید و عدم قدرت تصمیم گیری و ناتوانی در قضاوت میگردد، (بقره/۸ تا ۲۰ و منافقون).
۵- در قرآن کریم، در آیات فراوانی از اندوه، علل ایجاد کننده آن و راههای برطرف ساختن آن سخن گفته شده است. گاهی اندوه فراق را با دیدار و گاهی اندوه فقر را با بشارت و گاهی اندوه رسول خدا (ص) را به دلداری حضرت حق، درمان نموده است.
۶- در دیدگاه قرآن، ترس دو نوع است: «ترس پسندیده و ترس ناپسند»، ترس پسندیده، همان ترس از خداوند و عدالت اوست که منجر به اصلاح رفتار میشود، (انفال/۲)، و ترس ناپسند، اضطرابی شدید با علت مشخصی است که تسلط بر نفس را از بین میبرد و باید با آن مبارزه شود، (احزاب/۱۰ و ۱۱).
۷- از نظر قرآن دو نوع خشم وجود دارد، خشم مفید و متعادل و خشم مخرب و نابهنجار؛ خشم متعادل، راهی برای رسیدن به هدف در مواقع لزوم است و خشم مخرب را باید درمان کرد. قرآن کریم با توصیه به صبر و پاسخگویی با عمل نیک و با وعده بهشت و پاداش اخروی، به وسیله سفارش به بخشش و عفو، یادآوری قدرت و خشم خداوند و… به درمان بیماری سلامتی سوز خشم و عصبانیت پرداخته است؛ که به ترتیب در سوره شوری آیه ۴۳، فصلت آیه ۳۴، آل عمران آیات ۱۳۳ و ۱۴۳، شوری آیات ۳۶ و ۳۷ و نور آیه ۲۲ بیان شده است.
۸- در قرآن به سه نوع از مکانیسمهای دفاعی، روانی اشاره شده است که عبارتند از: فرافکنی (منافقون/۴)، دلیل تراشی (بقره/۱۱ و ۱۲) و واکنش سازی (بقره/۲۰۴ و ۲۰۵ و منافقون/۴).
۹- در فرهنگ قرآن یکی از راههای مؤثر و اساسی روان درمانی، استفاده از مواعظ و اندرزهای قرآنی است; (یونس/۵۷).
۱۰- در روش روان درمانی قرآنی، ایمان، تولید امنیت درونی و آرامش مینماید; (انعام/۸۲ و رعد/۲۸).
۱۱- یاد خدا، آرام بخش دلهاست، (رعد/۲۸).
قرآن از نگاه بزرگان دیگر ادیان
اندیشمندان باتوجه به حقایق و آموزههای شگفت انگیز قرآن و بدون توجه به زندگی مسلمانان امروزی به حقانیت دین اسلام پی میبرند و جالب اینکه عدهای از آنها بعد از پذیرش دین اسلام اعلام میکنند که مسلمانان خود از آموزههای اسلام فاصله گرفتهاند.
۱۰ نکته از دانشمندان درباره قرآن
۱- گوته، شاعر و نویسنده معروف آلمانی میگوید: «سالیان دراز کشیشان از خدا بیخبر، ما را از پی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند، اما هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد نمود. به زودی این کتاب توصیف ناپذیر، محور افکار مردم جهان میگردد!».
۲- آلبرت انیشتاین که نیازی به معرفی ندارد، میگوید: «قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست، مجموعهای از قوانین است که بشر را به راه صحیح، راهی که بزرگترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند، هدایت میکند».
۳- ویل دورانت، دانشمند آمریکایی شرق شناس، میگوید: «در قرآن، قانون و اخلاق یکی است. رفتار دینی در قرآن، شامل رفتار دنیوی هم میگردد، و همه امور آن از جانب خداوند و به طریق وحی آمده است؛ قرآن در جانهای ساده عقایدی آسان و دور از ابهام پدید میآورد که از رسوم و تشریفات ناروا آزاد است».
۴- پروفسور آرتور آربری که یکی از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگلیسی است، میگوید: «زمانی که به پایان ترجمه قرآن نزدیک میشدم، سخت در پریشانی به سر میبردم، اما قرآن آنچنان آرامش خاطری به من میبخشید که برای همیشه به خاطر خواهم داشت. من در حالی که مسلمان نیستم، قرآن را خواندم تا آن را درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم تا مجذوب آهنگهای نافذ و مرتعش کنندهاش شوم و تحت تاثیر آهنگش قرار گیرم و به کیفیتی که مسلمانان واقعی و نخستین داشتند، نزدیک گردم تا آن را بفهمم».
۵- لئوتولستوی، نویسنده معروف روسی میگوید: «هر کس که بخواهد سادگی و بی پیرایگی اسلام را دریابد، باید قرآن مجید را مورد مطالعه قرار دهد. در قرآن قوانین و تعلیمات حقیقی و احکام آسان و ساده برای عموم بیان شده است. آیات قرآن به خوبی بر مقام عالی اسلام و پاکی روح آورندهاش گواهی میدهد.»
۶- دکتر هانری کربن، اسلام شناس معروف فرانسوی، سخن جالبی درباره قرآن دارد، وی میگوید: «اگر قرآن خرافی بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرات نمیکرد که بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشهای به اندازه قرآن محمد (ص) انسان را به دانش فرا نخوانده است تا آنجا که نزدیک به نهصد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فکر سخن رفته است.
۷- ارنست رنان، فیلسوف معروف فرانسوی میگوید: «در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و… وجود دارد که هر کدام را بیش از یک بار نخواندهام، اما یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من است و هر وقت خسته میشوم و میخواهم درهایی از معانی و کمال به رویم باز شود، آن را مطالعه میکنم این کتاب، قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان است.
۸- ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه میگوید: امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان جهان را با یکدیگر متحد کنم تا نظامی یکنواخت، فقط براساس اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و میتواند مردم را به سعادت برساند، ترسیم کنم. قرآن به تنهایی عهده دار سعادت بشر است.
۹- مهاتما گاندی، رهبر فقید هند درباره قرآن کریم میگوید: «از راه آموختن علم قرآنی، هر کس به اسرار وحی و حکمتهای دین، بدون داشتن هیچ خصوصیت ساختگی دیگری پی میبرد. در قرآن هیچ اجباری برای تغییر دین و مذهب انسانها دیده نمیشود. قرآن به راحتی میگوید که هیچ زور و اکراهی در دین وجود ندارد».
۱۰- ژان ژاک روسو، متفکر و روان شناس مشهور فرانسوی، برداشت منحصر به فردی از قرآن دارد، او میگوید: «بعضی از مردم بعد از آن که مقدار کمی عربی یاد گرفتند، قرآن را خوانده، اما درست درک نمیکنند. اگر میشنیدند که محمد (ص) با آن کلام فصیح و آهنگ رسای عربی آن را میخواند، هر آینه به سجده میافتادند و ندا میکردند:ای محمد عظیم! دست ما را بگیر و به محل شرف و افتخار برسان. ما به خاطر یاری تو حاضریم که جان خویش را فدا سازیم!».