-
- ارسالات
- 9,789
-
- پسندها
- 17,977
-
- دستآوردها
- 143
-
- مدالها
- 4
تعریف ادبیات،تعریفی بسیار بحث برانگیز است،هرچند منابع و ماخذ بسیاری در این زمینه موجود است وهر صاحب نظری به تعریفی از آن پرداخته است . اما،همان ها نیزبر ناقص بودن وجامع وکامل نبودن تعریف خود واقفند . در این مقاله سعی شده است علاوه بر مراجعه به فرهنگ ها ولغت نامه ها به دیدگا ه های متفاوت ویا مشابهی که اندیشمندان عرصه ادبیات ارائه کرده اند بپردازیم . مثلاً : دربسیاری از لغت نامه ها مانند دهخدا ،معین،نفیسی ...... ادبیات وعلم ادب را بسیار مشابه وگاه یکسان تعریف کرده اند اما،در فرهنگ آنند راج می بینیم که علم ادب را تنها شامل ادبیات عربی می داند . وقتی درفرهنگ ها که منابع موثق محققین ومراجعین است چنین تفاوت ها ویا شباهت هایی موجود است . به تبع ،عقاید بزرگان ادبی نیز به همان نسبت متفاوت است . ًمثلا : ارسطو،ادبیات را هنر می داند ویا جمال میر صادقی ادبیات را هنر الفاظ تعبیر می کند ولی فرمالیست ه ا امروزه آن را علم می دانند . دکتر زرین کوب ادبیات را شامل آثار مکتوب ونوشته شده می داند در حالی که در کتاب (( ادبیات وداستان )) جمال میرصادقی می خوانیم : نباید فراموش کرد که آثار مکتوب بسیاری برجای مانده است که قبل از آنکه به نگارش در بیاید به صورت شفاهی سینه به سینه انتقال می یافت .