-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
کاربرد هشتگ: پارت7
-
رمان محکوم ولی بی گناه
#پارت7 با صدای نگران و متعجب رقیه، سرمو به طرفش‌چرخوندم: _کجا رو داری یه ساعته نگاه می‌کنی؟حالت خوبه..؟ با این حرفش، متعجب اطراف رو نگاه کردم..به قبرستون رسیده بودیم..و من مثل همیشه خاطرات تلخ زندگیم رو به یاد آوردم... هرچقدر هم ناراحت باشم ولی نمیخام روز خوبمو با رقیه خراب کنم و‌ناراحتش... -
در حال تایپ من و تو میشه ما | Teyanazghorbani کاربر انجمن رمان فور
#پارت7 ♡ملیناز♡ _تندی حمله کنان به سمت کمد لباسیم یه مانتو چروک که مال احد بوق بود برداشتم و پوشیدم یه شلوار قد90مشکی هم پوشیدم اصلا من با این تیپام باید خدای مد میشدم یه جفت کتونی مشکی با مقنعه مشکی پوشیدم و برق لبم رو زدم با ادکلانم یه سفر رفتیم ماه مربا و برگشتیم. کولم رو برداشتم با بقیه...- تیام قربانی۸۶
- ارسالی #9
- تالار: تایپ رمان