• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

کاربرد هشتگ: پارت1

  1. ardalan.hadis

    در حال تایپ چش سیا

    #پارت1 +دختر خانوم ببخشید برگشتم سمت کسی که صدام زد و گفتم+ ها؟ یه زن چادری با اخم گفت ± کجا؟ خانوم کولمو زدم رو شونم و گفتم + خونه عاق شجا میای؟ با جدیت گفت + خانوم نامحترم درست صحبت کنید بعدشم اینجا باید حجاب رعایت شه کلافه گفتم _ دهه مگه اومد امامزاده؟ اومد عاقامو ببینم با تحکم گفت +...
  2. ardalan.hadis

    در حال تایپ عشق و مستی

    #پارت1 +دختر خانوم ببخشید برگشتم سمت کسی که صدام زد و گفتم+ ها؟ یه زن چادری با اخم گفت ± کجا؟ خانوم کولمو زدم رو شونم و گفتم + خونه عاق شجا میای؟ با جدیت گفت + خانوم نامحترم درست صحبت کنید بعدشم اینجا باید حجاب رعایت شه کلافه گفتم _ دهه مگه اومد امامزاده؟ اومد عاقامو ببینم با تحکم گفت +...
  3. Sani_sammm

    در حال تایپ ققنوس فراری

    باعجله واردحیاط دانشگاه شدم، میدونستم اگه دیرترازاستادعزیزی برسم کارم ساخته است. بدون مطلعی حذفم میکنه با اینکه فوق العاده بودم توکلاسش همیشه میگفت: _ دانشجوی بی انضباط باید بندازی جلو سگ. خیلی مردتیک زرورمیکرد ازشانسم امتحانم داشتم همین طوری میدویدم جزومو نگاه می انداختم یعدفه احساس کردم خوردم...
  4. سمیہ.ا

    در حال تایپ رمان سایه‌ی وحشت | سمیه.ا کاربر انجمن رمان فور

    #پارت1 #رمان_سایه_وحشت #سمیه.ا با انزجار به سایمون و آماندا نگاه می‌کردم. به طرز کثیفی به بستنی‌ها لیس می‌زدن؛ مسابقه‌ی مسخره همیشگی که آخرش با پیروزی سایمون تمام می‌شد. با کج کردن، صورت‌ام نگاه‌ام به روبه رو که پارک کوچکی بود؛ دوختم. با صدای خوشحال سایمون، برگشتم به قیافه اخموی آماندا نگاه...
  5. تیام قربانی۸۶

    در حال تایپ من و تو میشه ما | Teyanazghorbani کاربر انجمن رمان فور

    #مقدمه سرنوشت من، با تو رقم خورد لحظه‌ای نگاهت دلم را برد م*س*ت تیله چشمانت بودم؛ که ناگهان خوابم برد. دلم یاد تورا با خود به گور برد میان نبودن‌هایم یادی از من بکنید، آرزو به دل از کنارتان رفتم. آری؛ در حسرت به دست آوردن تو جان دادم... بسم الله الرحمن الرحیم... «ملیناز» با حس اینکه شکمم توسط...
بالا پایین