کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد
چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!
یه رمان که شخصیت اول داستان یه پسره که مامور مخفی و داداشش کاپیتان صداش میزنه.
پسره با یه دختری که جاسوس بوده به اسم ثمر ازدواج میکنه...
تو یه خونه بزرگ با بقیه عموهاش زندگی میکنن
شروع داستان مراسم عقد دخترعموی پسره است که داماد نمیاد و مراسم بهم میخوره و دختره غش میکنه.
بابای دختر فوت شده اگه...
یه رمان که شخصیت اول داستان یه پسره که مامور مخفی و داداشش کاپیتان صداش میزنه.
پسره با یه دختری که جاسوس بوده به اسم ثمر ازدواج میکنه...
تو یه خونه بزرگ با بقیه عموهاش زندگی میکنن
شروع داستان مراسم عقد دخترعموی پسره است که داماد نمیاد و مراسم بهم میخوره و دختره غش میکنه.
بابای دختر فوت شده
رمان در مورد دختری به نام کیانا است که دانشجوی رشته ادبیات می باشد و همراه مادرش زندگی میکند و برای تامین هزینه زندگی وارد خونه ی خانم محتشم می شود تا از نوه ی او مراقبت کند و اونجا عاشق پسر خانم محتشم می شود
یه رمانی بود راجع به یه دختره که اسمش یادم نیس دختره رو تو بچگی میدزدن و خانواده اش متوجه نمیشن (فکر کنم) بعد خود دختره فرار میکنه
این دختره یه مشکل داره اونم اینه که هیچ احساسی رو تجربه نمیکنه بعد میره دانشگاه فک کنم ۱۶ سالگی میره دانسگاه و کوچیکترن عضو کلاس بود بعد یه اکیپ میشن یکی از پسرای...
یه رمانی هست چند ساله دنبالشم..اسمش یادم نمیاد اسم شخصیت ها هم یادم نمیاد
دختره حسابدار هست داستان اینجوری شروع میشه از کار قبلیش اخراج میشه تو یه شرکت بود بخاطر اینکه رئیس شرکت میخواست خواهرزاده خودش رو بیاره به جاش و اونم بعدش تو یه رستوران کار پیدا میکنه به عنوان حسابدار و اتاقش با اتاق رئیس...
یه رمان بود که شخصیت اصلی پسرش اسمش مرصاد بود و شخصیت اصلی دخترش اسمش نائین بود مرصاد خواهر زاده ی نائین بود که ازش 9سال بزرگ تر بود و عاشقه نائین که خالشه بود بعد اون هی میخواست مرصادو ترد کنه ولی نمیتونه توروخدااا اسمشوو بگیننن😭😭
داستان درمورد ی دختر و ی پسره این دخترو پسر فامیل ب اجباره خانواده ک وصیت شده بوده این دختر ازاد و قرتی با پسر مذهبی ازدواج کنن و تا میخان بهم دل ببندن و اینا خانواده پسره میخاد ک پسره از دختره جدا شه و اخر سر دختره قرتی ام چادری میشه و فک کنم اینا دختر عمو پسر عمو بودن اگ کسی میدونه بگه
یه رمان بود در مورد پرستار بچه این مرده میره داخل یه مغازه با بچش بعد بلد نیست شیر درست کنه یه زنه کمکش میکنه که شیر درست کنه این زنش مرده بود فکر کنم یه پرستار برا بچش میخواد میاد دنبال اون زنه بعد که پرستارش میشه کم کم عاشق هم میشن این زنه یه خواهر هم داشت که عاشق برادر صاحب کارش میشه با هم...
سلام من یک رمان توی روبیکا میخوندم دانشجو یا استادهات من بود فکر کنم اما هرچی توی نت میزنم نمیاره همچین چیزی اسم استاده و دانشجو ع رو یادم نمیاد اما پارت اولش اینطور بود
ی استاد میاد دانشگاه و بهش میگن میتونی کلاس عدارع کنی دختراش خیلی چسبن و... اونم میگ ارع همشون جن.. میرع داخل کلاس ک ی دختر ب...
سلام
یک رمانی بود که اسم دختره رها بود بعد بازیگر میشه و معروف طی یه اتفاقی حافظه اش از دست میده عرفان که عاشقش بود افسرده میشه و دارو مصرف میکنه که روان گردان هست و یه پسره نمیدونم بهمن یا متین که رها رو دوست داره ولی ازش کینه داره سعی میکنه اون رو مجبور به ازدواج با خودش کنه و ظاهر سازی کنه...
رمان در مورد دختری به اسم ارغوانه که با شاپور ازدواج میکنه اما شاپور با پریسا خواهر ارغوان به ارغوان خیانت میکنه و ارغوان هم با چشمای خودش میبیند و طلاق میگرن ارغوان مجبور میشه بچه ی خواهرش رو بزرگ کنه تا آبروی خانوادشون نره بعد از چند سال شاپور برمیگرده و استاد دانشگاه ارغوان میشه و با زور...
یه رمان بود که پسره کامیون داره با ماشین دختره تصادف میکنه فک کنم پای دختره مشکل پیدا میکنه دادگاه حکم میده ک باید باهم ازدواج کنن مهریه دختره بشه یه دستو یه پای پسره.پسره اخلاقش بد بود پولدار بود قمار میکنه سر دختره فک کنم م*س*ت بوده، بعد میفهمه چیکار کرده،هرکاری میکنه تا دختره رو نگیرن ازش. میشه...
سلام من دنبال یه رمانی هستم که دختره با یه پسره ایی ازدواج میکنه دختره مامایی خونده
وقتی بهم محرم میشن وبا خانواده میرت بیرون دختره میفهمه پسره قرص میخوره چون مشکل داره همش باباش هی آرومش میکنه تو زندگیشون به مشکل میخورن بعد دختره به خاطر پسره به خانواده اش میگه ۲ سال میریم خارج کشور بی زحمت...
اسم
انجمن رمان
انجمن رمان فور
انجمن رمان نویسی
انجمن ناول فور
بخش کتاب
برترین انجمن رمان نویسی
بهترین انجمن رمان نویسی
تالار رمان
تایپ رمان
داستان کوتاه
در حال تایپ
رمان
رمان آنلاین
رمان نویسی
سایت رمان فور
سایت نویسندگی
فن فیکشن
ناولفور
وان شات
کتاب
کتابخانه
سلام من یک رمان توی روبیکا میخوندم اسمش عروس چهارده ساله ی ارباب بود اما هرچی توی نت میزنم نمیاره همچین چیزی اسم دختر و پسره رو یادم نیست اما داستانش اینطور بود:دختره ۱۴سالشه با پسرعموش ازدواج میکنه پدرمادر هم نداره ازدواجشون اجباری بود پسره ۲۰سالش بود و تنها رفت خلرج ادامه تحصیل بده بعد۸سال...
اسم
انجمن رمان
انجمن رمان فور
انجمن رمان نویسی
انجمن ناول فور
بخش کتاب
برترین انجمن رمان نویسی
بهترین انجمن رمان نویسی
تالار رمان
تایپ رمان
داستان کوتاه
در حال تایپ
رمان
رمان آنلاین
رمان نویسی
سایت رمان فور
سایت نویسندگی
فن فیکشن
ناولفور
وان شات
کتاب
کتابخانه
سلام کسی اسم این رمانو میدونه
دختری که با پسری بزور ازدواج میکنن چون برادر اون پسر بخاطر این دختر تو کماست بعد یروز شوهره به دختره مزاحمت میکنه چون فکر کرده داداشش مرده و دخترم حامله میشه فکر کنم اسم دختره گل داشت مثل ترگل
اسم
انجمن رمان
انجمن رمان فور
انجمن رمان نویسی
انجمن ناول فور
بخش کتاب
برترین انجمن رمان نویسی
بهترین انجمن رمان نویسی
تالار رمان
تایپ رمان
داستان کوتاه
در حال تایپ
رمان
رمان آنلاین
رمان نویسی
سایت رمان فور
سایت نویسندگی
فن فیکشن
ناولفور
وان شات
کتاب
کتابخانه