دلنوشته‌های حسین پناهی

[Ghazal]

ڪهڪشان ها ڪو زمینم
زمین ڪو وطنم، وطن ڪو خانه ام
خانه ڪو مادرم، مادر ڪو ڪبوترانم!

✍ #حسین_پناهے

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[Ghazal]

آه... خنده‌های بی‌دلیل
گریه‌های بی‌دلیل
خیرگی‌ها، خیرگی‌ها، خیرگی
خیرگی‌ها و سکوت
خیرگی و افق سرخ غروب
خیرگی و علف ترد بهار
خیرگی و شبح کوه و درختان در شب
خیرگی و چرخش گردن جغد
خیرگی و بازی ستاره‌ها !

✍ #حسین_پناهی

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[Ghazal]

ناشکری نباشه زندگی یه‌جوریه
آخه چطوری بگم، گفتن نداره همه‌ش
پای لنگ بود و سنگ!
نمی‌خوام سختی‌هامو به رخ کسی بکشم
دیگه باورم شده که زندگی همین سختی‌ها
و ایستادن‌ها و نرسیدن‌هاست‌!

✍ #حسين_پناهي
📚 #چیزی_شبیه_زندگی

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[Ghazal]

اگر قسمت همان بود که بود،
چشم بر هرچه دیدم و گفتم
و فکر کردم می‌بندم
و همپای تو به هرکجا که
خواستی بقچه می‌بندم!

✍ #حسین_پناهی
📚 #بی‌بی‌یون

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[Ghazal]

به آتش نگاهش اعتماد نکن
لمس نکن! به جهتی بگریز که
بادها خالی از عطر اویند!
به سرزمینی بی‌رنگ، بی‌بو، ساکت
آری بگریز و پشت ابدیت مرگ پنهان شو
اگر خواستار جاودانگی عشقی!

✍ #حسین_پناهی

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[Ghazal]

بودن یا نبودن؟

بودن، آری!

دلم مهربانی را می‌جست!

✍ #حسین_پناهی

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

[Ghazal]

مرغها در شرایطی فراتر از مکررات غریزی،
جوجه‌هایشان را با قُدقُد و مراقبت دست‌نیافتنی به دانه‌چینی می‌برند.
پنداری همه‌ی جوجه‌های وجود ما
زیر امنیت قُدقُد مادرانه‌ی عشق دانه می‌چینند.
اما همین عشق و لااقل یکی از قویترین شاخه‌های همین عشق،
در تحلیل علمی حضور انسان به دروغی فریبا تبدیل می‌شود
و ما را مجبور می‌کند تا در حیاط به‌دنبال چیزی بگردیم
که در جیب کُتمان سنگینی می‌کند.
البته این تصور به‌ظاهر مبتذل
از کلمه‌ی طلایی عشق هیچ منافاتی با کهکشان ارزش‌های آن ندارد!

✍ #حسین_پناهی
📚 #جهان_زیرسیگاری_من_است

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان