از زمان رفتنت اشک ریختم؛
اما در خودم!
از زمان رفتنت بغض کردم؛
اما در خودم!
از زمان رفتنت هق زدم؛
اما در خودم!
لعنت به این غرور که هر چه می‌کشم از اوست!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
تکمیل شده دل‌نوشته شب های بعد از تو | *NIUSHA* کاربر انجمن رمان فور
- وضعیت
از زمان رفتنت اشک ریختم؛
اما در خودم!
از زمان رفتنت بغض کردم؛
اما در خودم!
از زمان رفتنت هق زدم؛
اما در خودم!
لعنت به این غرور که هر چه می‌کشم از اوست!
قصه‌ی عشق ما را همان اول لو دادند؛
همانجا که گفتند:
یکی بود؛ یکی نبود!
همانجا که گفتند:
یکی بود؛ یکی نبود!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دیگر شده‌ام کسی که احساسی ندارد؛ مرد آن روزهایی که می‌‌گریستم!
هیچ کس لیاقت اشک‌های مرا ندارد!
هیچ کس لیاقت اشک‌های مرا ندارد!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دردِ دلم را چگونه فاش کنم که بفهمند؟!
فکر کنم آنقدر بد خط نوشته شده‌ام که هیچ کس،
دردم را نمی‌داند.
فکر کنم آنقدر بد خط نوشته شده‌ام که هیچ کس،
دردم را نمی‌داند.
گاه می‌گویم خوب بودن دیگر برایم مهم نیست!
ملکه‌ی جهنم بودن را به برده‌ی بهشت بودن؛
ترجیح می‌دهم!
ملکه‌ی جهنم بودن را به برده‌ی بهشت بودن؛
ترجیح می‌دهم!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خدایا صدام رو می‌شنوی؟
سخته فراموشش کنم کسی رو که با اون همه رو می‌تونستم فراموش کنم.
سخته فراموشش کنم کسی رو که با اون همه رو می‌تونستم فراموش کنم.
همه از من می‌پرسند:
- خوبی؟
آخر مگر نمی‌داند؛ تنها او بود که حال مرا خوب می‌کرد؛
پس چرا می‌پرسند؟!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
راست می‌گویند که نباید به آدم ها اعتماد کرد؛
آدم‌ها بازی کردن را خوب بلدند!
آدم‌ها بازی کردن را خوب بلدند!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خدایا صبری که دادی با غمی که دادی؛
برابری نمی‌کنه!
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آری دیگر مانده‌ام چه بگویم؛
مگر چیزی برای گفتن باقی مانده است؟
مگر چیزی برای گفتن باقی مانده است؟
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- وضعیت