تا عیان شد رخ زیبای تو از چنبر زلف
صبح امید من از شام غریبان سر زد
فروغی بسطامی
صبح امید من از شام غریبان سر زد
فروغی بسطامی
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
مجموعه شعر تایپیک جامع شاه بیت.
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
هر آنکس عاشق است از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
باباطاهر
یقین از بند و از زندان نترسد
باباطاهر
توبه کردم که دگر عاشق چشمی نشوم ...
لذت توبه به این است که هی بشکنی اش ...
مشربی قمی
لذت توبه به این است که هی بشکنی اش ...
مشربی قمی
من وجودم ذره ذره
می زند فریـــــادت
پنبه در گــوش تو اما....
سیدعلی رضایي
می زند فریـــــادت
پنبه در گــوش تو اما....
سیدعلی رضایي
غارتِ دل سهل باشد
غارتِ جان کرد و رفت
هلالی جغتایی
غارتِ جان کرد و رفت
هلالی جغتایی
اگر چشمم بخسبد تا سحرگه
ز چشم خود شوم بیزار امشب
مولانا
ز چشم خود شوم بیزار امشب
مولانا
از دل رَوَدَم یاد تو بـیـرٖون نه و هرگز
لیلی رَوَد از خاطر مجنون نه و هرگز
هاتف اصفهانی
لیلی رَوَد از خاطر مجنون نه و هرگز
هاتف اصفهانی
سر به زير و ساكت و بي دست و پا مي رفت دل
يك نظر روي تو را ديد و حواسش پرت شد
قيصر امين پور
يك نظر روي تو را ديد و حواسش پرت شد
قيصر امين پور
راهِ مرا اشاره شو
من به کجا رسیده ام؟
هرچه دویده ام تو را
خسته شدم ، ندیده ام
مولانا
من به کجا رسیده ام؟
هرچه دویده ام تو را
خسته شدم ، ندیده ام
مولانا
جـانهـا به تـــو مشغـولنـد
«تــو» در چه تمنّایی؟!
کمال پیری
«تــو» در چه تمنّایی؟!
کمال پیری