قصه اینجاست که شب بود و هوا ریخت به هم ...
من چنان درد کشیدم که خدا ریخت به هم ...
سیمین بهبهانی
من چنان درد کشیدم که خدا ریخت به هم ...
سیمین بهبهانی
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
مجموعه شعر تایپیک جامع شاه بیت.
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
آزاد كن ز راه كرم گر نمي كشي
ما را چه بي گناه گرفتار كرده اي
وحشی بافقی
ما را چه بي گناه گرفتار كرده اي
وحشی بافقی
شانه ی لرزان ما را
با سرت آرام کن ...
کوروش نامی
با سرت آرام کن ...
کوروش نامی
ای ساربـان آهسته رو با ناتوانان صـبـرڪـن
تو بار جانان می‌بری،من بار هجران می‌برم
سعدی
تو بار جانان می‌بری،من بار هجران می‌برم
سعدی
ایها العشاق آتش
گشته چون استاره‌ایم
لاجرم رقصان همه
شب گرد آن مه پاره‌ایم
مولانا
گشته چون استاره‌ایم
لاجرم رقصان همه
شب گرد آن مه پاره‌ایم
مولانا
بی توأم دل به تماشای گلستان نرود
مرغ پر سوخته ممکن نبود پروازش
خواجوی کرمانی
مرغ پر سوخته ممکن نبود پروازش
خواجوی کرمانی
در چنین شب هاي بی فریادرس
روز ِخوش در خواب باید دید و بس..!
هوشنگ ابتهاج
روز ِخوش در خواب باید دید و بس..!
هوشنگ ابتهاج
عمرِ من در شب نشست
و عشقِ من در مه شکست
قصه‌ام این است و جز این نیست؛
تحریرش کنید ...!
حسین منزوی
و عشقِ من در مه شکست
قصه‌ام این است و جز این نیست؛
تحریرش کنید ...!
حسین منزوی
ما اهل دلیم شعر به جانانه سراییم
از نقش همه اهل ریا رنگ زداییم
گر همسفر اهل دلی با نفس عشق
از خویش رهاشو که ازین بند جداییم
حافظ
از نقش همه اهل ریا رنگ زداییم
گر همسفر اهل دلی با نفس عشق
از خویش رهاشو که ازین بند جداییم
حافظ
جان منزل جانان عشق
دل عرصه جولان عشق
تن زخمی چوکان عشق
سرگوش درمیدان عشق
مولانا
دل عرصه جولان عشق
تن زخمی چوکان عشق
سرگوش درمیدان عشق
مولانا