-
- ارسالات
- 9,789
-
- پسندها
- 17,976
-
- دستآوردها
- 143
-
- مدالها
- 4
تاریکی؛ مانند حلالی، تمام رنگها را در خود حل میکند؛ و در آخر با غرور خیره میشود به پیروزی سیاه رنگش!
سیاهی که، سایه میافکند بر جهانم. جهانی که خلاصه شده در دو تیلهی مشکی رنگ!
و من برای بار هزارم با خودم تکرار میکنم « بالاتر از سیاهی، خودِ سیاهیست!»
آرام قدم برمیدارم بر شیشهی نازکی سیاهرنگِ احساسم؛ مبادا ترک بردارد و تاریکیها، چکه کنند بر دنیای رنگی آدمکهای دوستداشتنی ام!
آرام قدم برمیدارم بر رشتهی باریک اعصابم؛ تا مبدا بچکد قطرههایِ تاریکِ اشکم.
تا مبدا، این تاریکیهای سیاهرنگ، آغازی برایِ گم شدنی جدید باشد!
سیاهی که، سایه میافکند بر جهانم. جهانی که خلاصه شده در دو تیلهی مشکی رنگ!
و من برای بار هزارم با خودم تکرار میکنم « بالاتر از سیاهی، خودِ سیاهیست!»
آرام قدم برمیدارم بر شیشهی نازکی سیاهرنگِ احساسم؛ مبادا ترک بردارد و تاریکیها، چکه کنند بر دنیای رنگی آدمکهای دوستداشتنی ام!
آرام قدم برمیدارم بر رشتهی باریک اعصابم؛ تا مبدا بچکد قطرههایِ تاریکِ اشکم.
تا مبدا، این تاریکیهای سیاهرنگ، آغازی برایِ گم شدنی جدید باشد!
آخرین ویرایش توسط مدیر: