کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد
چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!
انسان میتواند در تنهایی همهچیز به دست آورد، الا شخصیت. اگر دیگرانی در اطرافمان نباشند که به ما نشان بدهند چگونهایم، نمیتوانیم به حس کامل خودمان برسیم. شخصیت در ذاتش، واکنش دیگران است به گفتار و اعمال ما.
نباید از یاد ببریم که زندگی
از لذتهای کوچک ساخته شده.
اگر گاهی وقت خود را با بازیچەهای بیارزش تلف میکنید،
از خود دلگیر نشوید.
همین لذتهای کوچک ما را بر میانگیزند...
به اندازهی تعداد روزها، شب وجود دارد و در طول سال، زمانِ آنها نیز به اندازهی هم است. حتی یک زندگی شاد نیز نمیتواند برکنار از قدری تاریکی باشد و واژهی "شاد" اگر با "اندوه" موازنه نشود، معنای خود را از دست خواهد داد.
نامهربان و مغرور نباش، بلکه به دوستان قدیمی بیشتر از هر چیز دیگری فکر کن. سیلِ تلخِ زمان برخواهد خاست، زیباییات نابود میشود و از دست میرود برای تمامی چشمها، به جز این چشمها.
همیشه که صبرکردن، بخشیدن، ماندن و تحمل کردن به این معنا نیست که همه چیز درست می شود.
لازم است گاهی وقتها دست از این تظاهر کردن برداری. باید دست بکشی از بخشیدن کسی که هیچ وقت بخشیدنت را نفهمید، تا این بار در آرزوی بخشش تو باشد.
وقتی می مانی و می بخشی فکر می کنند رفتن را بلد نیستی. باید به آدمها از دست دادن را متذکر شد. آدمها همیشه نمی مانند، یک جا در را باز می کنند و برای همیشه می روند.
کدام منطق باید ما را از رنج تحملناپذیر لحظهای رها کند که در آن، فردی که میپرستیمش و حضورش برای زندگی و حتی تنمان حیاتی است، با قلبی بیتفاوت (و شاید راضی) با غیبت همیشگی ما کنار میآید؟
فرانسوا موریاک