-
- ارسالات
- 9,789
-
- پسندها
- 17,977
-
- دستآوردها
- 143
-
- مدالها
- 4
- نام اثر
- پارههایی از ماه
- نام پدید آورنده
- کَندی وی ایکس، حزین وی ایکس
- ژانر
-
- عاشقانه
- طنز
مقدمه؟! مگر عشق مقدمهای هم دارد؟ من حتی به یاد ندارم اولین دیدارمان کی بود! فقط میدانم میان آدمهایی اشتباه، درستترین آدم زندگیام را یافتم...
بهای سنگینی برایش پرداختم و حال با افتخار میگویم: این عشق میارزید به تمام بهاهای جهان!
عاشقش شدم... بیمقدمه، بیقاعده!
عشق ما قاعدهای ندارد!
لحظهای هر دو بچه میشویم...
لحظهای مادرم میشود...
لحظهای دکترش میشوم...
اما لحظهای فراموش نمیکنم این فرد تمام زندگی من است!
اصلا عشق همین است؛ مهم نیست که ابتدایش را به خاطر ندارم! مهم این است که حال را با او میگذرانم و برای آیندهام با او برنامه ریختهام!
برایم هیچ مهم نیست کسی بخندد! زیرا با او که باشم خودم هم میخندم؛ آن هم از اعماق دلم...
*این دلنوشته را برای آن کسی مینویسم که معنی اسمش عنوان دلنوشتهام را در بر گرفته و برایم هیچ مهم نیست که حرفهای دلم که حال دیوانهوار شدهاند، با عنوان دلنوشته هیچ ارتباطی ندارد!
بهای سنگینی برایش پرداختم و حال با افتخار میگویم: این عشق میارزید به تمام بهاهای جهان!
عاشقش شدم... بیمقدمه، بیقاعده!
عشق ما قاعدهای ندارد!
لحظهای هر دو بچه میشویم...
لحظهای مادرم میشود...
لحظهای دکترش میشوم...
اما لحظهای فراموش نمیکنم این فرد تمام زندگی من است!
اصلا عشق همین است؛ مهم نیست که ابتدایش را به خاطر ندارم! مهم این است که حال را با او میگذرانم و برای آیندهام با او برنامه ریختهام!
برایم هیچ مهم نیست کسی بخندد! زیرا با او که باشم خودم هم میخندم؛ آن هم از اعماق دلم...
*این دلنوشته را برای آن کسی مینویسم که معنی اسمش عنوان دلنوشتهام را در بر گرفته و برایم هیچ مهم نیست که حرفهای دلم که حال دیوانهوار شدهاند، با عنوان دلنوشته هیچ ارتباطی ندارد!