کتاب بیرون در
راوی کتاب بیرون در زنی به نام آفاق است که در ابتدای کتاب در خانهای، تنها رها میشود. آفاق در تلاش برای درک وضعیت خود به این موضوع میپردازد که چطور به اینجا رسیده است و چرا مردی که کمی پیش با او آشنا شده، تنهایش گذاشت. کتاب با شرح همین آشنایی عجیب آغاز میشود. آشنایی آفاق با مردی که تا قبل از این هیچ برخوردی با او نداشته و حتی اسم همدیگر را هم نمیدانند اما به شکل ناخودآگاه به هم اعتماد دارند.
ما حتی نام یکدیگر را نپرسیده بودیم. نه او از من پرسید و نه من از او؛ و دوتا آدم که هیچچیزی از یکدیگر نمیدانستند در پیادهرویی قدم برمیداشتند که احتمالا آن دو برای نخستین بار بود که از آنها عبور میکردند – عبور میکردیم. (کتاب بیرون در – صفحه ۱۰)
تلاش آفاق و درگیریهای ذهنی او در همان ابتدای کتاب برای پیدا کردن خودش و وضعیتی که در آن قرار دارد شما را به خود جذب میکند و شما هم به عنوان کسی که تازه از این آشنایی خبردار شدهاید، دوست دارید ماجرا را بدانید. رفتهرفته متوجه میشویم که آفاق یک فعال سیاسی است که مدتی را هم در زندان گذرانده و اکنون در این روزهای پیش از انقلاب درگیر ماجرایی شده است باید از آن پرده بردارد.
در کنار جستجوی آفاق برای پیدا کردن این مرد مرموز، راوی ما را کمکم وارد زندگی خودش میکند. زندگیای که در آن شوهر آفاق کشته شده و او اکنون همراه با مادرش زندگی میکند. کمبودها و محدودیتهای زندگی او را میبینیم و از همه مهمتر تلاش جسورانهاش برای کشف حقیقت را شاهد هستیم.
رمان بیرون در به اعتقاد من یک رمان سختخوان محسوب میشود. رمانی که نفس شما را میگیرد و اجازه استراحت نمیدهد. در کتاب به ندرت جایی برای ایستادن و کنار گذاشتن کتاب وجود دارد چرا که کتاب به شکل یک تکه روایت میشود. پشت سر هم بدون اینکه داستان توقف داشته باشد. کتاب حتی فصل بندی هم ندارد.
پیشنهاد میکنم اگر تا به حال از محمود دولتآبادی کتابی نخواندهاید، با کتابی مانند جای خالی سلوچ شروع کنید و در ابتدا سراغ این کتاب نروید. در این کتاب شما ناگهان وسط یک حادثه پرت میشوید و باید تکههای پازل را در کنار هم قرار دهید تا به کلیت داستان پی ببرید و این موضوع، شاید برای خوانندهای که تازهکار باشد، سخت و خارج از حوصله باشد.
انجمن رمان
دانلود رمان
تایپ رمان