کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد
چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!
طبیعت هر چند یک بار برای جلوگیری از دلسردی ما، برای وادار ساختن ما به تحمل زندگی و بالاخره برای آنکه فرصتهای مناسب انتحار را از دست ما برباید ظاهرا اندکی به چشم محبت آمیز به ما می نگرد.
کتاب:مردی که می خندد
اثر:ویکتور هوگو
کسی خواهد آمد!
به این بیندیش!
هیچ پیامی آخرین پیام نیست و هیچ عابری آخرین عابر.
کسی مانده است که خواهد آمد. باور کن! کسی که امکان آمدن را زنده نگه میدارد ...
کتاب: بار دیگر شهری که دوست میداشتم
اثر:نادر ابراهیمی
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که
کلمهی نمی دانم و بلد نیستم
کمتر از هر کلمه دیگری به گوشمان می خورد.
چطور جماعتی تا قبل از این که بدانند که نمی دانند،
به دنبال دانستن خواهند رفت ...
مگر ممکن است؟
زندگی افراد تحت تاثیر گفتوشنودهای آنان است. زنان و مردان میتوانند تعبیرها و تفسیرهای متفاوتی از یک گفتوگو داشته باشند. گفتوگو برای ایجاد تعادلی دایمی است و از این رو افراد برای رفع مشاجرات و تفاوتها به صمیمیت و استقلال نیاز دارند.
کتاب:گفتگوی زن بامرد بدون درک یکدیگر
اثر:دبورا تانن
این را توی کله ات فرو کن که زن ها با مردی که دوستش دارند ازدواج نمی کنند.
زن وقتی دید کارد به استخوان رسیده و لازم است برای آینده اش یکی را انتخاب بکند، آن وقت می گردد و مردی را پیدا می کند که حدس می زند پدر خوب و شوهر خوبی از آب در می آید و می شود بهش تکیه کرد.
فهمیدی؟
وگرنه عشق حس خوشایندی است که امروز هست و فردا نیست.
پذیرفتن این باور که میتوانید کاری را بهخاطر خودتان انجام دهید، حتی اگر هیچکس دلیلتان را درک نکند، قدرتمندترین و دلنشینترین احساس دنیاست.
کتاب:شرمنده نباش دختر
اثر:ریچل هالیس
آدمها بیشتر از اینکه دلبسته زندگیشون باشن دربند اون هستن و به جای اینکه در زندگی غرق بشن و تجربش کنن بیشتر نگران تصویری هستن که ازشون به جای میمونه و این وقتی همه چیز فانیست چه اهمیتی داره؟!