- 
							
- ارسالات
  - 3
 
- 	
							
- پسندها
  - 0
 
- 
							
- دستآوردها
  - 1
 
یه رمان که شخصیت اول داستان یه پسره که مامور مخفی و داداشش کاپیتان صداش میزنه.
پسره با یه دختری که جاسوس بوده به اسم ثمر ازدواج میکنه...
تو یه خونه بزرگ با بقیه عموهاش زندگی میکنن
شروع داستان مراسم عقد دخترعموی پسره است که داماد نمیاد و مراسم بهم میخوره و دختره غش میکنه.
بابای دختر فوت شده اگه کسی اسم رمانو میدونه لطفا بگه
			
			پسره با یه دختری که جاسوس بوده به اسم ثمر ازدواج میکنه...
تو یه خونه بزرگ با بقیه عموهاش زندگی میکنن
شروع داستان مراسم عقد دخترعموی پسره است که داماد نمیاد و مراسم بهم میخوره و دختره غش میکنه.
بابای دختر فوت شده اگه کسی اسم رمانو میدونه لطفا بگه
				