• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

کاربرد هشتگ: سپیده_رضایی

  1. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته فریاد عشق | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    گاهی خیلی ساده میشود عاشقانه حرف زد . خیلی ساده میتوان گفت قربان بودنت برم . آری تنها بودنت برای هزاران حرف عاشقانه من کفایت میکند . فرقی نمیکند این بودن خودت باشی یا خاطراتت . من هردو را زندگی میکنم. #سپیده_رضایی
  2. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته فریاد عشق | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    ...در نطفه خفه میکنند . و تو محکومی به زنده ماندن ،محکومی به نفس کشیدن ،و اماده شدن برای مرگ بعدی . اما دیگر بس است ! اینبار خودم تصمیم میگیرم ،تنها من. حتی اگر واقعا زمان مرگم فرا رسیده باشد ، خودم میگویم چگونه جان دهم . آری ،من همان ققنوسی هستم که پس از هزاران سال از خاکسترش برخاسته. #سپیده_رضایی
  3. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    عاشقانه ما از نسل لیلی و مجنون نیست. اشک شوقی از وصال در آن ریخته نمی‌شود. عاشقانه ما سنگ دل‌شکسته فرهاد را به سینه نمی‌زند. عاشقانه ما غریبانه است، آری، ما تنها غریبه‌ترین آشنای هم می‌شویم.
  4. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    بی‌صدا بروید. های و هوی راه نیندازید، کسی که دوستان داشته باشد سریع می‌فهمد؛ ولی امان از کسی که نداشته باشد، اگر همه عالم را به صدا دربیاورید، او صدای رفتنتان را نخواهد شنید.
  5. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    دلم می‌خواهد پتکی بردارم و درهم بکوبم دیوار حاشایت. دیواری که آجربه‌آجرش عاشقانه‌های تو بود و حاشا می‌کنی تمام آن را. دلم می‌خواهد ساعتی داشتم تا گذشته را برگردانم. دلم به حال لحظه‌هایی که برای تو هدر رفت می‌سوزد. اما نه از تو ردی نگه می‌دارم تا همیشه به یاد داشته باشم که آدما همیشه آنکه...
  6. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    ...را دوره کردن. چه فایده داشت شستن زخم‌هایی که هربار از کسانی خوردیم که زمانی پناه بی‌پناهی‌هایمان می‌دانستیمشان. بیاید فراموش کنیم و شاید بخشیدیم کسانی را که ساختن آدمی را که حتی برای خودمان هم غریبه است. بیایید جوری دیگری شروع کنیم. شاید فردا اخرین روز باشد. لبخند را به یاد بیاورید. #سپیده_رضایی
  7. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    دلبر جان گفتی فاصله تو و من زمین تا آسمان است؛ اما من می‌گویم فاصله من و تو تنها یک تپش قلب است. چه‌قدر فرق دارد فاصله‌ای که تو از من داری و فاصله‌ای که من از تو دارم. #سپیده_رضایی
  8. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    سپید موی گشتم و سوختم در پس تمام فریادها و گریه‌هایی که پشت هر لبخند داشتم. و کسی نگفت این خنده من از صد خنجر مرا بدتر است. #سپیده_رضایی
  9. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    یادمان دادند تنها روزها را شب کنیم و شب‌ها را روز. یاد دادند جوری نفس بکشیم که به گوش هیچ‌کس نرسد. ترسیدیم و فکر کردیم زنده بودن جرم است. شاید هم جرم بود! در جایی که خنده دختران حرام و به شاد بودنشان برچسب هرزگی می‌زند بر پیشانیشان، جایی که غرور پسرانشان هزاران‌بار شکسته می‌شود و جواب غیرتشان...
  10. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    ...کرده‌ایم! نه اینکه تیغی برداریم و شاه رگمان را بزنیم! نه! قید تمام احساسمان را زده‌ایم قلب‌هایمان را زیر پا له کرده‌ایم محبت را دریغ کرده‌ایم و تنها گاهی در کوچه‌پس‌کوچه‌های زندگی رد پایی از آن به جا می‌گذاریم. و همه ما تبدیل شده‌ایم به اجسادی متحرک که در پیاده‌روها به هم تنه می‌زنیم...
  11. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    بین خودمان باشد! من از تو نمی‌خواهم که به فریادم برسی از تو می‌خواهم که به سکوتم برسی! فریاد که بکشی به گوش همه خواهد رسید؛ اما دوست داشتن یعنی به سکوت هم رسیدن. #سپیده_رضایی
  12. Sepideh Rezaei

    تکمیل شده دلنوشته تکه‌هایی از قلبم | سپیده رضایی کاربر انجمن رمان فور

    ...برسد. کاش می‌دانستی کسی که پای رفتن دارد بی‌سروصدا می‌رود؛ اما کسی که صدای رفتنش را به گوش عالم می‌رساند دلش تنها یک بمان می‌خواهد. کاش یک‌بار هم که شده غرورت را کنار می‌گذاشتی، نه برای من! برای عاشقانه‌هایی که دل را خون می‌کرد و گوش فلاک را کر؛ اما خفه شدند در پس تمام غرور و سکوتمان...
بالا پایین