کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد
چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!
سلام من یک رمان توی روبیکا میخوندم دانشجو یا استادهات من بود فکر کنم اما هرچی توی نت میزنم نمیاره همچین چیزی اسم استاده و دانشجو ع رو یادم نمیاد اما پارت اولش اینطور بود
ی استاد میاد دانشگاه و بهش میگن میتونی کلاس عدارع کنی دختراش خیلی چسبن و... اونم میگ ارع همشون جن.. میرع داخل کلاس ک ی دختر ب...
سلام دوستان وقتتون بخیر
من دنبال سایت رمان بیا قلبم مال تو هستم که اسم کاراکتر های رمان مسیح و پرند و سپند و شایلین توی تلگرام کانالش هست اما رمان کامل نیست لطفا اگر کسی کانال یا سایتی رو میشناسه که این رومانو پوشش میده معرفی کنه ممنون میشم.
سلام من خیلی وقت پیش یه رمان خوندم ک خیلی قشنگ بود ولی اسمش یادم نمیاد میخوام دوباره بخونم
موضوعش این بود ک یه دختره خیلی شیطون پدر و مادر نداره و خونش ک تنها زندگی میکرده آتیش میگیره و مجبور میشه بره خونه خواهرش زندگی کنه
که اونجا با برادر شوهر های دو قلو شوهر خواهرش آشنا میشه
و ۲ قلو ها...
خلاصه: اسیر اون دو مرداب سیاهت شدم و تلاشی برای نجات نخواهم کرد، داستان عشقی مجازی که به دست یه رمال بهم میخوره، دختر داستان تلاش های زیادی برای درست کردن رابطه میکنه، اما...
سلام وقتتون بخیر
رمان درباره دختریه که همسرش که پسرخالش هم بود(مسعود)بهش میگه که ازت خسته شدم و به بهانه بچه دار نشدن درخواست طلاق میده اما در واقعیت با یه خانوم دیگه ای قرار ازدواج گذاشته
بعد از جدایی نامزدی برادر دختر داستان(سیاوش)و خواهر شوهر دختره (سارا)هم بهم میخوره درحالیکه همو خیلی دوست...
رمانی هست دختری به اسم سپیده عاشق پسری به اسم اشکان میشه که باهم فرار میکنن و اونو میده به باند قاچاق یه نفر به اسم بهراد سپیده رو میخره چون شبیه یلدا نامزدش بوده بهش مزاحمت میکنه ...اسم این رمان بهم بگین ممنوممممم
یه رمانی بود که اسم دختره نفس بود و دختر وارد یه خونه ای میشه و اونجا روح یه پسر و میبینه ولی اول نمیفهمه روحه و اون روح نیمه مرده هس ینی جسمش تو کما بود و نفس با دوست روح میخواد به ارشام کمک کنه و اونجا یه احضار روح صورت میگره و جسم نفس توسط یک روح دیگر تسخیر میشه و در آخر متوجه میشن که جسم...
سلام
یه رمانی بود ک دختره چادری بود و بهش مزاحمت میشهولی با یکی ازدواج میکنه ک اون نیست دختره بعدها متوجه میشه ک اصلا مزاحمت صورت نگرفته و عاش اون پسره میشه ک باهاش ازدواج کرده
رمان در مورد دختری به اسم ارغوانه که با شاپور ازدواج میکنه اما شاپور با پریسا خواهر ارغوان به ارغوان خیانت میکنه و ارغوان هم با چشمای خودش میبیند و طلاق میگرن ارغوان مجبور میشه بچه ی خواهرش رو بزرگ کنه تا آبروی خانوادشون نره بعد از چند سال شاپور برمیگرده و استاد دانشگاه ارغوان میشه و با زور...
بادبادکباز
بادبادکباز معروفترین اثر خالد حسینی نویسنده افغان است. داستان از روزهای صلح و آرامش در افغانستان شروع میشود و به دوران جنگ و ناامنی میرسد؛ روزهایی که بسیاری از افغانها را ناچار به ترک وطنشان میکند. کتاب روایتگر زندگی دو دوست به نامهای امیر و حسن است. اگرچه مهاجرت تنها موضوع و...
سلام وقتتون بخیر
این رمان رو اگه میشناسید معرفی کنید
یه پسره به اسم ماکان که خارج از کشوره و توی یک فیلم خانوادگی عاشق دختره میشه و توی یک مهمونی برای اولین بار همدیگه رو میبینن که اولین دیدارشون خیلی خوب پیش نمیره بعد هم پسره دختررو میدزده و باهاش ازدواج میکنه
یه رمان بود که پسره کامیون داره با ماشین دختره تصادف میکنه فک کنم پای دختره مشکل پیدا میکنه دادگاه حکم میده ک باید باهم ازدواج کنن مهریه دختره بشه یه دستو یه پای پسره.پسره اخلاقش بد بود پولدار بود قمار میکنه سر دختره فک کنم م*س*ت بوده، بعد میفهمه چیکار کرده،هرکاری میکنه تا دختره رو نگیرن ازش. میشه...
سلام من دنبال یه رمانی هستم که دختره با یه پسره ایی ازدواج میکنه دختره مامایی خونده
وقتی بهم محرم میشن وبا خانواده میرت بیرون دختره میفهمه پسره قرص میخوره چون مشکل داره همش باباش هی آرومش میکنه تو زندگیشون به مشکل میخورن بعد دختره به خاطر پسره به خانواده اش میگه ۲ سال میریم خارج کشور بی زحمت...
اسم
انجمن رمان
انجمن رمان فور
انجمن رمان نویسی
انجمن ناول فور
بخش کتاب
برترین انجمن رمان نویسی
بهترین انجمن رمان نویسی
تالار رمان
تایپ رمان
داستان کوتاه
در حال تایپ
رمانرمان آنلاین
رمان نویسی
سایت رمان فور
سایت نویسندگی
فن فیکشن
ناولفور
وان شات
کتاب
کتابخانه
رمانی دختری مدتی مورد آزار و اذیت استادش قرار می گیره و برای خلاصی از اون به خواستگارش که دایی استاد هست جواب مثبت میده و روز عروسی دختر، نامزدش متوجه میشه و ( بر اثر اتفاقی احتمالا ) میمیره و دختره هم باز مورد آزار استاد قرار می گیره و دختره به کسی چیزی نمیگه ولی یه روز به وکیلی میگه و وکیل هم...
خلاصه:داستان درباره شاهرخه...یه مرد هوسباز که با پول پدزش عشق میکنه...ولی از اونور ماهک،دختر خود ساخته ای که خانوادشو تو بچگی از دست داده و خرج خودش و خواهرشو در میاره...
ماهک غد و یه دنده...با اون زبون تند و تیزش اجازه نمیده کسی از ده متریش رد بشه...حالا چی میشه اگه این دوتا آدم لجباز با هم رو...
خلاصه:داستان درباره شاهرخ خانه...یکی از خر پول ترین تاجرا...شاهرخ هوسبازی که طعم نصف دخترای تهرانو چشیده الا یه دختر...ماهک تو بچگی خانوادشو از دست داده و رو پای خودش وایستاده و خرج خودشو خواهرشو میده...
ماهکی که با اون زبون تند و تیزش نمیزاره یکی از ده متریش رد شه...
حالا چی میشه اگه این دوتا...
رمانی که فک کنم اسم دختره بهار بود دارو سازی قبول میشه میاد تهران پیش دوست باباش زندگی میکنه که یه پسرم دارن به اسم امیر علی فک کنم که تازه ام از خارج اومده ،بعد با یه دختره تو دانشگاه دوس میشه و داداش دختره ازش خواستگاری میکنه این جواب منفی میده ولی دوستش میکه که داداشش مریضه و بعدش به دلالیلی...
دوستان سلام
لطفا اگ اسمش رو میدونین خواهشا بگین بهم
یع رمانی بود ک دختره منشی شرکتی بود و با پسر صاحب شرکت ازدواج کرد مامانش مریض بود و برادرشوهرش از خارج میاد و این دختره عاشق برادر شوهرش میشه و معلوم میشه ک شوهرش و پدرشوهر تو کار خلاف بودن