• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

دلنوشته جان من| آنشرلی مومشکی کاربر رمان فور

دلنوشته های کاربران

معصومه مومنی

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
31
پسندها
106
دست‌آوردها
33
نام اثر
جان من
نام پدید آورنده
معصومه مومنی
ژانر
  1. عاشقانه
و تو جان منی، در تنی دیگر.
چون باران غوطه‌ور در آسمان، تا به دریا نرسم آرام نمی‌گیرم یک دم.
کاش می‌شد یک لحظه نیز مرا رها نکنی، حیف که با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی‌شود.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
آخرین ویرایش:

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4

دلنویس عزیز، جهت اطلاع بیشتر از قوانین به تاپیک زیر سر بزنید: شما می‌توانید پس از گذشت پانزده پست از دلنوشته‌تان، درخواست جلد دهید: درصورتی که علاقه‌مند هستید کاربران دلنوشته‌های شما را نقد کنند؛ می‌توانید از طریق لینک زیر تاپیک نقد ایجاد کنید: پس از گذشت پنج پست از دلنوشته، می‌توانید درخواست تگ دهید تا اثر شما سطح‌بندی شود: چنانچه از پایان دلنوشته مطمئن شدید؛ در تاپیک زیر اعلام کنید: قلم تخریب می‌کند، می‌سازد، واقعیت‌ها را آشکار می‌کند، آشکارها را نهان می‌کند، به واقع قلم؛ معجزه‌ای جاویدان است...! موید باشید 🌹کادر مدیریت تالار کتاب🌹​
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

معصومه مومنی

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
31
پسندها
106
دست‌آوردها
33
و تو جان منی، در تنی دیگر.
چون باران غوطه‌ور در آسمان، تا به دریا نرسم آرام نمی‌گیرم یک دم.
کاش می‌شد یک لحظه نیز مرا رها نکنی، حیف که با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی‌شود.
وصله‌جان نیستی، تو خود جان جانانی؛ قلبم تکه پاره‌ یا اصلا چلانده شود از لا‌به‌لایش تو می‌چکی.

از من تا تو شدن؛ از تمام من شدنه تو، به سان پریدن نم بارانی از تکه ابری بر کف خیابان بود... همین‌قدر دیوانه‌وار.

اما چه کنم که بوی دریا مرا م*س*ت کرده و به دنبال خود به قهقرا می‌کشاند.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

معصومه مومنی

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
31
پسندها
106
دست‌آوردها
33
وصله‌جان نیستی، تو خود جان جانانی؛ قلبم تکه پاره‌ یا اصلا چلانده شود از لا‌به‌لایش تو می‌چکی.

از من تا تو شدن؛ از تمام من شدنه تو، به سان پریدن نم بارانی از تکه ابری بر کف خیابان بود... همین‌قدر دیوانه‌وار.

اما چه کنم که بوی دریا مرا م*س*ت کرده و به دنبال خود به قهقرا می‌کشاند.
داشتنت سخت بود، کنارت بودن سخت‌تر و نبودنت بدتر از آن.
زندگی کردن سخت بود، تلاش کردن سخت‌تر و نرسیدن بدتر از آن.
جان منی و گله‌ای اگر هست از ناتوانیست!
در همه مخلوقات حکمتی است و حکمت تو دلبریست!
ماهی بودن خوب است، با ناتوانی می‌شود رفیق شد... اگر دریا تو باشی، همت تو باشی.
جان منی تو، این نه اتفاقیست، نه انتخابی و یا حتی اشتباهی!
هدف از من بودن، تو بودی! من و تو حتی ما هم نمی‌شویم، من و تو را فقط تو می‌توان نام داد.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
آخرین ویرایش:
بالا پایین