تمام شعرهای عاشقانه ی جهان
شبیه توأند..
تو اما پشت استعارهای ایستاده ای
که به ذهن هیچ شاعری
نخواهی رسید...
کامران رسول زاده
شبیه توأند..
تو اما پشت استعارهای ایستاده ای
که به ذهن هیچ شاعری
نخواهی رسید...
کامران رسول زاده
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
شعرهای نو
- نویسنده موضوع Ghazal
- تاریخ شروع
اگر مُرده‌ای ،
بیا و مرا ببر ،
و اگر زنده‌ای هنوز ،
لااقل خطی ، خبری ، خوابی ، خیالی ...
بی‌انصاف !
سید علی صالحی
بیا و مرا ببر ،
و اگر زنده‌ای هنوز ،
لااقل خطی ، خبری ، خوابی ، خیالی ...
بی‌انصاف !
سید علی صالحی
هرکه رفت از دیده،داغی
بردل ماتازه کرد
در زمین نرم، نقش پا
نمایان میشود....!
بیدل دهلوی
بردل ماتازه کرد
در زمین نرم، نقش پا
نمایان میشود....!
بیدل دهلوی
شدم مثلِ یک بیمارِ دیابتی
که یادِ تو برایم شیرین تر از عسل است،
دیر یا زود میکُشی من را…!
مریم رسولی
که یادِ تو برایم شیرین تر از عسل است،
دیر یا زود میکُشی من را…!
مریم رسولی
این جمعه نیست که دلگیرت میکند
خاطرات گذشته است
که بدون دعوت
دور میز، کنارت می نشینند
تا با تو چای بنوشند
چایت را سر بکش
تمام پنجره هارا باز کن
تا سرمای زمستان
دلتنگیهایت را منجمد کند...
لیدا حیدرزاده
خاطرات گذشته است
که بدون دعوت
دور میز، کنارت می نشینند
تا با تو چای بنوشند
چایت را سر بکش
تمام پنجره هارا باز کن
تا سرمای زمستان
دلتنگیهایت را منجمد کند...
لیدا حیدرزاده
ﺳﺎﻋﺖ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻰ ﮔﺎﻩ
ﺯﻣﺎﻧﻰ ﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ
ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻰ ؛
ﺩﻟﺖ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻛﻨﺪﻭﻯ ﻋﺴﻞ
ﻫﻴﺎﻫﻮ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﺍﻣﺎ
ﻛﺴﻰ ﻧﻴﺴﺖ
ﻛﻪ ﺣﺘﻰ ﺩﺭ ﺳﻜﻮﺕ
ﺗﻮ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﺑﮕﻴﺮﺩ . . .
ﺳﻌﻴﺪ ﺁﺯﺍﺩ
ﺯﻣﺎﻧﻰ ﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ
ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻰ ؛
ﺩﻟﺖ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻛﻨﺪﻭﻯ ﻋﺴﻞ
ﻫﻴﺎﻫﻮ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﺍﻣﺎ
ﻛﺴﻰ ﻧﻴﺴﺖ
ﻛﻪ ﺣﺘﻰ ﺩﺭ ﺳﻜﻮﺕ
ﺗﻮ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﺑﮕﻴﺮﺩ . . .
ﺳﻌﻴﺪ ﺁﺯﺍﺩ
هوایی شده ام!
دلم دوباره سیب می خواهد
پدرم راست می گفت
من هیچوقت «آدم» نمی شوم!!
فاطمه لشکری
دلم دوباره سیب می خواهد
پدرم راست می گفت
من هیچوقت «آدم» نمی شوم!!
فاطمه لشکری
به بدرقه ات
من آب ريختم
و هنگامى كه رفتنت را تماشا مى كردم
ديدم تمام درختان كوچه
وقتى از كنارشان رد مى شوى
پشت پايت برگ مى ريزند
و تمام پرندگان زمين
وقتى از مقابل شان مى گذرى
پر مى ريزند
تو رفتى...
همه تنها شديم
من
درخت ها
پرنده ها
علیرضاروشن
من آب ريختم
و هنگامى كه رفتنت را تماشا مى كردم
ديدم تمام درختان كوچه
وقتى از كنارشان رد مى شوى
پشت پايت برگ مى ريزند
و تمام پرندگان زمين
وقتى از مقابل شان مى گذرى
پر مى ريزند
تو رفتى...
همه تنها شديم
من
درخت ها
پرنده ها
علیرضاروشن
قـدم زدن در پـیاده رو
جـای خـالی ِ تـو را به رُخـــم مـی کـشد...!
بـرای همـین
همـیشه دوسـت داشـتم
روی جـدول‌هـا راه بـروم...
لیلا کردبچه
جـای خـالی ِ تـو را به رُخـــم مـی کـشد...!
بـرای همـین
همـیشه دوسـت داشـتم
روی جـدول‌هـا راه بـروم...
لیلا کردبچه
از همه کوچک تر شده بود
مداد قرمزش...
کودکی که نقاشی کرده بود
جنگ را !!!
رضا محبی راد
مداد قرمزش...
کودکی که نقاشی کرده بود
جنگ را !!!
رضا محبی راد