من نميدانم چرا وقتي قرار بوسه نيست
باز هم لب هاي خود را ارغواني مي كني؟
شهراد میدری
باز هم لب هاي خود را ارغواني مي كني؟
شهراد میدری
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
مجموعه شعر تایپیک جامع شاه بیت.
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
اگر برجای من غيری گزيند دوست،حاكم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزينم
حافظ
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزينم
حافظ
گمان مَبر که فراموش کردمت، هیهات
زِ پیشم ار چه برفتی نرفتی از یادم ...
خواجوی کرمانی
زِ پیشم ار چه برفتی نرفتی از یادم ...
خواجوی کرمانی
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
فاضل نظری
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
فاضل نظری
من همین یک نفرم
در دلم اما انگار
صد نفر مثل من ،
از رفتن تو غمگین اند !
الهه سلطانی
در دلم اما انگار
صد نفر مثل من ،
از رفتن تو غمگین اند !
الهه سلطانی
شب وصل است و می‌نالم، که شاید چرخ پندارد
که باز امشب، شب هجر است و دیر آرَد به پایانش
سحاب اصفهانی
که باز امشب، شب هجر است و دیر آرَد به پایانش
سحاب اصفهانی
گفتی که برون کن غم من از دل و خوش باش
آه ! این سخنِ سخت، مرا چون رَود از دل ؟!
اهلی شیرازی
آه ! این سخنِ سخت، مرا چون رَود از دل ؟!
اهلی شیرازی
من از خود نیمه‌ای را دیده بودم عاقل اما تو
مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی
محمدرضا طاهری
مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی
محمدرضا طاهری
با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی
ای دوست همچنان دلِ من مهربان توست
سعدی
ای دوست همچنان دلِ من مهربان توست
سعدی
لب را هنر خنده بیاموز وگرنه
گریاندن یک جمع پریشان هنری نیست
مهدی سهیلی
گریاندن یک جمع پریشان هنری نیست
مهدی سهیلی