شبی را دیدم، آمدهای بر بالین بسترم.
از شوق دیدارت ل**ب نزدم!
نگاهت کردم علیلوار!
تو چه میدانی از احوال من، ای تسکین لحظههای رنجبار؟!
از شوق دیدارت ل**ب نزدم!
نگاهت کردم علیلوار!
تو چه میدانی از احوال من، ای تسکین لحظههای رنجبار؟!
آخرین ویرایش توسط مدیر: