دیوانگی یعنی عدم توانایی انتقال باورها و تصورات. انگار که تو در سرزمینی بیگانه هستی: تو همهچیز را میبینی، هرچه در اطرافت میگذرد درک میکنی امّا ناتوان از توضیح دادن و کمک گرفتن هستی چون زبان مردم را نمیدانی.
ما همه یک زمانی چنین احساسی داریم.
ما همه دیوانهایم، هرکس به نوعی.
کتاب: ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
اثر:پائولو کوئیلو
ما همه یک زمانی چنین احساسی داریم.
ما همه دیوانهایم، هرکس به نوعی.
کتاب: ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
اثر:پائولو کوئیلو