کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد
چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!
زمانهایی میرسد که ما باید برای نگاه کردن به "تصویر کامل زندگی" متوقف شویم: گذشته و حال با هم. و این برای دیدن آنچه یاد گرفتهایم و اشتباهاتی که مرتکب شدهایم لازم است.
با چند ساعت گفتوگوی تند و بیوقفه، بیشتر موضوعهایی که واقعاً دو آدم عاقل میتوانند باهم در میان بگذارند به آخر میرسد، اما این حکم در مورد عشاق صدق نمیکند. بین آنها هیچ موضوعی به آخر نمیرسد، هیچ حرفی زده نمیشود مگر آنکه بیست بار تکرار شود.
بدبختی آدمی آن وقتی نیست که پی ببرد هیچچیز نمیتواند یاری اش کند، نه مذهب، نه غرور، نه هیچ چیز دیگر؛ بدبختی آدمی آن وقتی است که پی ببرد به یاری نیاز ندارد.
یک وقتهایی باید دردِ انتظار رو بکشی، تا شیرینی رسیدن به کسی که دوستش داری بیشتر باشه. فکر نکن قراره هر بار از کسی خوشت آمد، بلافاصله بهش برسی. باید براش بجنگی، تلاش کنی و پی همهچیز رو هم به تنت بمالی. اونوقته که حتی اگر بهش نرسی، خیالت راحت میشه هر کاری که میتونستی رو انجام دادی.
در عشق زن و مرد یک عامل مهم نادیده انگاشته میشود و آن اراده است. عاشق کسی بودن تنها یک احساس شدید نیست بلکه تصمیم است، قضاوت است، قول است.
اگر عشق فقط یک احساس میبود، دیگر پایداری در این قول، که همدیگر را تا ابد دوست خواهیم داشت، مفهوم پیدا نمیکرد. احساس میآید و ممکن است خود به خود زائل شود. وقتی که عمل من با داوری و تصمیم ارتباطی نداشته باشد چگونه میتوانم در مورد پایداری آن قضاوت کنم؟
در دوستی غرضی جز اضافه کردنِ محبت به عمق وجودتان نداشته باشید. زیرا محبتی که جویای چیزی جز پرده برداشتن از خودش باشد، عشق نیست بلکه دامی است که در دریای زندگی گسترده میشود و جز بیهودگی چیزی در آن نمیافتد.