• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

Fateme^^

کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
سطح
3
 
ارسالات
656
پسندها
1,280
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
1
سن
19
محل سکونت
از یه جای خوش اب و هوا
ای آرام جانم!
زین پس تنها با تو سخن می‌گویم،
با تو از دردهایم که همه‌شان را می‌دانی، می‌گویم و با تو درد و دل می‌کنم.
چرا که تنها یاد و ذکر توست که مایه‌ی آرامش دل‌هاست.
خداوندا! ببخش که زودتر نیامدم و از تو دروی می‌کردم؛ اما اکنون... .
اکنون تنها تو یار و همراه من هستی؛ زیرا که خودت هم می‌دانی، کسی را ندارم که کنارم باشد و کنارم بماند.
خداوندا!
دلم را به تو سپرده‌ام و حال، آرامم.
و باز هم به یاد می‌آورم معنی آن آیه‌ی زیبا را:
«آگاه باش که تنها با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرند»
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Fateme^^

کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
سطح
3
 
ارسالات
656
پسندها
1,280
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
1
سن
19
محل سکونت
از یه جای خوش اب و هوا
#فصل دوم
ای امید دل‌ها!
نگاهی به این پایین بینداز، به دل‌های شکسته و غمگین ما، بندگانی که هرچند بندگی را به درستی به جای نیاورده‌اند اما به وجود تو، مهربانی تو، بخشندگی و مدد تو ایمان دارند.
و امید دارند که روزی تو آنان را می‌بخشی.
تویی که خدایی جز تو وجود ندارد... .
تو تنها کسی هستی که از دل‌های پر درد بندگانت آگاهی!
ای خدایی که بهترین شنونده‌ای؛
صدای ضربه خوردن قلب را بشنو
ترک برداشتنش را
و شکسته شدن قلب‌ها را!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Fateme^^

کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
سطح
3
 
ارسالات
656
پسندها
1,280
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
1
سن
19
محل سکونت
از یه جای خوش اب و هوا
ای نور قلب‌ها!
می‌دانی که گیتی بدون تو صفایی ندارد؟ زندگی‌ای که تو در آن نباشی روشنایی‌ای ندارد، دلخوشی‌ای در آن نیست و ذهنم را این سوال مشغول کرده است: که چطور می‌شود بدون یاد خدا زنده بود و زندگی کرد؟
من که شنیده‌ام و می‌دانم تو هم این جملات را شنیده‌ای:
- خدا مرا دوست ندارد!
- خدا مرا رها کرده است!
- خدا اهمیتی به من نمی‌دهد!
- خدا مرا نمی‌بیند!
و... .
ولی نمی‌دانند که اگر تو آنان را دوست نداشتی، اگر رهایشان کرده بودی، اگر اهمیتی به آنان نمی‌دادی و اگر آن‌ها را نمی‌دیدی، اکنون حالشان اسفناک‌تر از چیزی بود که بتوان تصور کرد؛ وای به حال کسی که خدا روزی او را به حال خود رها کند... .
چرا که معلوم نیست چه بلاهایی بر سرش نازل شود!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Fateme^^

کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
سطح
3
 
ارسالات
656
پسندها
1,280
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
1
سن
19
محل سکونت
از یه جای خوش اب و هوا
خداوندا!
کاش کسی بود تا تفاوت عذاب و آزمون را به درستی برای مردم شرح دهد... .
چرا درک نمی‌کنند اکثر اتفاقات و بلاهایی که در زندگی برایمان می‌افتد، مسببشان خودمان هستیم؛
با کارها و اعمال اشتباهمان و در آخر می‌گوییم:
- خدایا! چرا من؟!
گوش خدا پر است از این «چرا من؟!» هایی که پاسخ‌های فراوانی دارند؛ پاسخ‌هایی که خود بنده با کمی تأمل به آن‌ها پی می‌برد.
پی‌ می‌برد که مسبب اتفاقات ناگواری که برایش افتاده، خودش و اعمال نادرستش هستند و بس!
و باید بفهمند که این یک تلنگر است؛ تلنگری از جانب خدا برای بهتر شدن، ترک گناهانمان و بازگشت به سوی او!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Fateme^^

کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
سطح
3
 
ارسالات
656
پسندها
1,280
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
1
سن
19
محل سکونت
از یه جای خوش اب و هوا
خداوندا!
این روزها مردم سخت در عذاب‌اند و می‌دانم که این یک آزمون است، آزمونی برای اثبات کردنمان به تو.
اینکه خود را به تو ثابت کنیم، با ماندن در کنار تو و اهل بیت تو.
با دیدن این همه سختی، زجر و مشقت باز هم در کنار تو مانده و رهایت نکنیم و لب به گفتن سخنانی که به کفر گفتن ختم می‌شود باز نکنیم.
خدایا! تو ما را امتحان می‌کنی برای اینکه بدانی کدام یک از بندگانت تو را دوست دارند و ترکت نمی‌کنند؛
و ما نیز باید با تحمل کردن، دعا کردن، شکر تو و ماندن در کنارت، خود را به تو ثابت کنیم؛
ثابت کنیم که «دوستت داریم.»
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Fateme^^

کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
سطح
3
 
ارسالات
656
پسندها
1,280
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
1
سن
19
محل سکونت
از یه جای خوش اب و هوا
خداوندا!
قطعاً تو از همه بیشتر صلاح بندگانت را می‌دانی و از هرکس بیشتر آنان را دوست داری؛
پس کمک کن به بندگانت برای خوب بودن، برای بنده‌ی تو بودن و برای همراه تو بودن.
خدایا، ما تلاش می‌کنیم اما تو نیز ما را یاری برسان!
بنده‌ی خوبی شدن آن هم پس از کلی گناه کار آسانی نیست،
و تنها تو هستی که می‌توانی ما را یاری کنی!
خدایا، بهتر از تو نبوده، نیست و نخواهد بود؛ پس «دلمان را به تو می‌سپاریم» تا با آرامش، زندگی و مشکلات کوچک و بزرگش را با مدد و یاری تو به پایان برسانیم!
پس دل را به خدا بسپار!
«خود را به خدا بسپار
وقتی که دلت تنگ است،
وقتی که صداقت‌ها
آلوده به صدرنگ است،
خود را به خدا بسپار
چون اوست که بی‌رنگ است...»

♪پایان♪
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Fateme^^

کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
سطح
3
 
ارسالات
656
پسندها
1,280
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
1
سن
19
محل سکونت
از یه جای خوش اب و هوا
سخن نویسنده:
سلام دوستان عزیز! باید تشکر کنم از کسانی که باعث شدن من این دلنوشته رو بنویسم یا به عبارتی مشوق اصلی من برای نوشتن بودن؛ و تشکر ویژه دارم از نسترن جان دوست عزیزم بابت نظرات و کمک‌های ارزشمندش و بقیه دوستانی که نظراتشون توی نوشتن این دلنوشته بی‌تاثیر نبود.
دیگر آثار نویسنده:
• داستان هدیه دوست داشتنی
ارتباط با این قلم : @Roman_Fa_m
فاطمه مهرجرد_fa.m
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین