• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

انجمن ناول فور

  1. Amaniseyyed1385

    در حال تایپ رقم خوردگان تقدیر | زبیده. آ

    در مورد دختری از تبار شیطنت ها و خوشی های روزه گاره که بعد از چند سال به کشورش برمیگرده ولی نمیدونه با برگشتنش قراره چه اتفاقاتی براش بیوفته و باعث آشکار شدن یه راز میشه، رازی که زندگیش و به کل تغییر میده...
  2. Amaniseyyed1385

    در حال تایپ رمان

    در مورد دختری از تبار شیطنت ها و خوشی های روزه گاره که بعد از چند سال به کشورش برمیگرده ولی نمیدونه با برگشتنش قراره چه اتفاقاتی براش بیوفته، و باعث آشکار شدن یه راز میشه، رازی که زندگیش و به کل تغییر میده...
  3. admin

    دانلود رمان

    از کلاسا خارج شدیم و دیدم مهرانه و دوستش دارن جلوتر میرن...از امیر حسین خدافظی کردم و سمت پارکینگ رفتم. دیدمش، مثل بچه‌ای که منتظره تکیه داده بود به ماشینش و با نوک کفشش سنگو خاک‌ها رو جابه‌جا میکرد...میدونم فکر کرد امروز مسخرش کردم اما خب قصدم این بود از اون نگاه غمگین خارج بشه «منه...
  4. Nooshin

    رمان محکوم ولی بی گناه

    ...به‌نام‌خالق‌هستی... خداوندِ باورهای دیروزم! همین امروز بمیرانم! زندگی در این جهنم را نمی خواهم! بگذر از رو پر دردم که من سالهاست از درون مرده‌ام! خیلیا محکومند... یکی به زندان... یکی به اعدام... دیگری به بغض های شبانه... یکی به اشک های پنهان... و... من هم محکوم به زندگی! بی گناه اما همیشه...
  5. Nooshin

    رمان

    ...به‌نام‌خالق‌هستی... خداوندِ باورهای دیروزم! همین امروز بمیرانم! زندگی در این جهنم را نمی خواهم! بگذر از روح پردردم که من سالهاست از درون مرده‌ام! خیلیا محکومند... یکی به زندان... یکی به اعدام... دیگری به بغض‌های شبانه.... یکی به اشک های پنهان.... و.... من هم محکوم به کابوسی ب اسم زندگی...
  6. بنیامین

    در حال تایپ جنگ

    *مهم*=این داستان تخیلی بوده و اکثر شخصیت ها و مکان ها ساختگی است بجز بعضی پات اول= ۸ بهمن ۱۲۹۳ جنگ جهانی اول دولت مشروطهٔ ایران ضعیف‌ ترین دوران خود را می‌گذراند، ایران از جوانب گوناگون اوضاعی آشفته، نابسامان، بغرنج و متزلزل داشت. بحران فزایندهٔ اقتصادی، وضعیت ناپایدار سیاسی و مداخلات...
  7. Fzaybo

    رمان یلدای قلبم | فاطمه ظهیری

    نام رمان: یلدای قلبم نویسنده: فاطمه ظهیری ژانر: عاشقانه ، طنز ، غمگین خلاصه رمان روایتگر دختری شیطون و خوشگلی به نام یلدا است که از پسرخالش به خوشش نمیاد و پسرخالش هم از اون خوشش نمیاد ، یلدا به دلایلی مجبور میشه یه چندماهی خونه خالش زندگی کنه این دوتا هم همش با هم کل کل و دعوا دارن ولی این...
  8. Saba86tt

    در حال تایپ رمان این مغز با افکارش به فروش می‌رسد

    خلاصه: همه چی از انجایی شروع شد که بار زندگی گردنش افتاد. بعد اتفاقی که افتاد ماجرای عجیبی پیش اومد. از فرارش تا پاکسازی شهر، قاتل روانی و... چند رفیق که اتفاقات پیچیده‌ای براشون رخ میده. آدم ها تغییر می‌کنند؛ اما این تغییر فرق داشت. او رو از یک آدم مثبت و فرشته، تبدیل به آدم سرد و شیطانی کردن...
  9. S

    رمان عشق بی گناه | به قلم ساحل پورده

    «به نام خدایی که عشق را همانند نامش یگانه آفرید» نام رمان: عشق بی‌گناه نویسنده: ساحل پورده ژانر: عاشقانه، جنایی، پلیسی، مافیایی خلاصه: باز هم یکی دیگه از رمان‌های من! مثل همیشه یه آدم خوب داریم و یه آدم بد! یه وکیل پایبند قانون. یه مافیای قانون شکن. این داستان در مورد دختری به نام الساست که...
  10. Tiam.M

    در حال تایپ گل بنفشه

    «به نام آفریننده ی تخیل» شروع:6/4/1400 مقدمه: سنگ قبرم را نمیسازد کسی مانده ام در کوچه های بی کسی بهترین دوستم مرا از یاد برد سوختم خاکسترم را باد برد خلاصه: هرچه فاصله‌ها بیشتر می‌شوند، روح و قلب‌ها نزدیک می‌شوند. گذشته‌ای که، همه را سوزانده! بی‌توجه به جوانه‌ها! آتنا و آسنایی که دور، اما...
  11. ♡ملیکا♡

    در حال تایپ رمان عشق سیاه|کاربر انجمن رمان فور ملیکا

    خلاصه: دختری به اسم آی گل که از جنس خاک! دختری که مهربانی تمام وجودش را گرفته! اما آدم های دور ورش تورا مسخره میکنند! پدرش دیگر به او اهمیت نمیدهد! آی گل عاشق شده عاشق کسی که رسیدن بهش غیر ممکن اما آی گل قصه ما تلاش میکنه که بهش برسه! با ما همراه باشید تا زندگی آی گل رو مرور کنیم!
  12. ♡ملیکا♡

    در حال تایپ رمان آنتریک|کاربر انجمن رمان فور

    خلاصه: دختری به نام (روجیانا) که از جنس آتش است اما به خاطر طمع خود، او را از سرزمین آب اجدادیش بیرون می‌کنند. او به سرزمین‌های دیگر سفر می‌کند و در بین راه با کسی آشنا می‌شود که او را از چاله‌ای که خودش کنده است نجات بدهد... .
  13. Miss M♡︎Z

    در حال تایپ بغض باران|Tucan کاربر انجمن رمان فور

    ناظر:♡ملیکا♡ خلاصه: باران دختریه که تصمیم می‌گیره مستقل زندگی کنه؛ ولی بعداً می‌فهمه مستقل زندگی کردن آسون نیست و این وسط...
  14. atena1386

    رمان خواننده های جذاب

    خلاصه:رمان درباره فرشته و دوستاش است برای دانشگاه دکتری میخوانند تا به وسیله ان به چین بروند و خواننده شوند و هم میشوند و اونجا یه اسپانسر و دوستای جدید پیدا می کنند و ... ******************** با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار شدم بدون نگاه کردن به ساعت جواب گوشی را دادم و با همون صدای بم شده که...
  15. P A R S A

    معرفی کتاب گتسپی بزرگ

    معرفی کتاب گتسبی بزرگ گتسبی بزرگ اثر جاویدان اسکات فیتز جرالد و به نقل از تایمز، یکی از شاخص‌ترین آثار ادبی امریکا است. این کتاب جزو صد کتاب برتر جهان قرار دارد. رضا رضایی این اثر فاخر از ادبیات کلاسیک امریکا را به فارسی بازگردانده است. خلاصه کتاب گتسبی بزرگ اسکات فیتز جرالد در کتاب گتسبی بزرگ...
  16. P A R S A

    معرفی کتاب بر باد رفته

    معرفی کتاب بر باد رفته رمان بر باد رفته، شاهکاری بی‌تکرار از مارگارت میچل است که برای اولین بار در سال 1936 به چاپ رسید و سال بعد از انتشارش برنده جایزه‌ی پولیتزر شد. این رمان عاشقانه – تاریخی سرگذشت زندگی دختری جوان و جذاب به نام اسکارلت را در گیرودار جنگ داخلی‌ آمریکا به‌تصویر می‌کشد. درباره...
  17. fattii

    در حال تایپ اسم رمانش چیه؟

    درباره یه دختره تو دانشگاه با یکی از همکلاسیهاش بحثش میشه والکی میگه که استادشون نامزدشه و این حرف به گوش استادش میرسه و استادش مجبورش میکنه که باهاش ازدواج که رییس دانشگاه هم دایی استادش بود فامیلی رییس دانشگاه هم آقای مهربان بود
  18. Ghazal_new_22

    عشق رویایی

    باسلام. دنبال اسم رمانی هسم موضوعش از این قراره. یه دختره رو تو خیابون اذیت میکنن ی پسره جونشو نجات میده. از قضا همسایه هم دیگ درمیان. پسره خیلی شیطون بوده با دخترای زیادی رفتامد داشه آخرس عاشق این دختر میشه میان تو اپارتمان دختره زندگی میکنن زیاد یادم نمیاد. میشه لطف کنید اسم رمانو بگید
  19. Red.roz

    تاییدیه ی تالار سرگرمی [] انجمن ناول فور

    ^بسم تعالی^ تالار سرگرمی زین پس باز شده و درانتظار فعالیت های شما است...! < تیم مدیریت ناول فور >
  20. Leila

    رمان

    سلام خسته نباشید من چند سال پیش ی رمان خوندم الان اسمش یادم نیست دختر تو خیابون بود داشت برمیگشت خونه که ی پسر ک تو ماشین م*س*ت بود جلو اونو میگیره و میبرش خونه بهش مزاحمت می‌کنه بعد دختر رو ب زور نگه میداره میگه بچه رو ک بدنیا آوردی میتونی بری بعد دختره بعد از ب دنیا آوردن بچه ولش می‌کنه می‌ره پیش...
بالا پایین