کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد
چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!
فراموش نشدنیترین دیالوگها و مونولوگهای
رمانهایی که خوندید رو با ما به اشتراک بذارید.
پ.ن: خساست به خرج ندید و نام رمان و نویسنده اثر رو هم برامون بنویسید.zrt
هیچکس از بدو تولد نویسنده نیست و برای نویسنده «شدن» باید ذهن رو تربیت کرد.
نویسنده هزار صفحه میخونه و یک صفحه مینویسه،
این کار ساده نیست اما دشوار هم نیست.
فقط باید از جامون بلند بشیم و خودمون رو برای کارهای بزرگ و هیجانانگیز آماده کنیم.
در این تاپیک چند کتاب آموزش نویسندگی معرفی میکنیم که...
!یک عدد همکار و مدیر آروم که قلم خفنش و نوشتههاش سایت و ترکونده!
🙂دیروز متولد شده و الان با اینکه ۲۰ و خوردهای سالشه کوچولو موچولوعه🙂
تولدت مبارک مرسی که با اومدنت توی جمع گرم و پر انرژی مدیریت، آرامش بخشیدی♡
@Sepideh Rezaei
نام اصلی کتاب: Angel Fire
نام ترجمه شده: آتش فرشته
نام نویسنده: Valmore Daniels
نام مترجم: مه.دخت
زبان مبدأ: انگلیسی
خلاصه:
فرشته آتش (جلد اول فرشتگان فروریخته)
اسم من دارسی آندرسونه[1] و من با یک نیروی تاریک نفرین شدهام: هروقت که زندگی من درخطر باشه، چیزی درون من، آتشی ذاتی رو احضار میکنه تا...
«بسم رب العشق»
نام اثر: دالان عشق
نویسنده: مه.دخت
مقدمه:
این مسیر ، سراسر پیچش است؛
به راستی مقصد این دالان، قلب توست؟
فیالواقع عشقت مرا به آرامش نگاهت، متصل مینماید؟
یا...!
دستانت، دستانم را در این دالان مملوء از محنت و مشقت رها میکند؟
این دالان، به کدام سوی ختم میشود جان جانان؟!
سارای قشنگم؛ مهربونترین و مسکوتترین و با ادبترین و...(کلی صفات خوب دیگه!) مدیرارشد
تولدت مبارک.
امیدوارم همیشه خوب و خوش و سلامت باشی و لبات همیشه خندون باشه.
از خدا میخوام چرخ گردون دائم باب میل دلت بچرخه.
امیدوارم تولد صدسالگی رو کنار نوههای گرام؛ با دستای لرزون کیک رو ببری(عجب آرزوی خفنی...
نام اصلی کتاب: Dark Promise
نام ترجمه شده: تعهد تاریک
نام نویسنده: جولیا کرین ، تالیا جاگر
نام مترجم: مریم زاری
زبان مبدأ: انگلیسی
خلاصه: آزورا یک مادر بود و فرزند خود را خیلی دوست داشت. علامت تولد ستاره مانند دخترش، که در کنار چشم راست او بود؛ نشان میداد که دخترک یک پری آرورین است. پری های...
کاربر حذف شده 1078
موضوع
آموزش ترجمه
آموزش مترجم و ترجمه
انجمن
انجمن رمان
انجمن رمانفور
انجمن رمان نویسی
انجمن ناول فور
انجمن نو
انجمن نویسندگی
تالار ترجمه
ترجمه
تیم ترجمه
رمانرمانفور
مترجم
مترجمان
مدیریت ترجمه
ماری جان تولدت مبارک.
امیدوارم چرخ گردون همیشه مطابق میلیت بچرخه و زندگی دائم روی خوشش رو بهت نشون بده.
خوشا آن سحری که مرغ دل نغمه سرود
بر آمدنت سلام و صد درود.
اینم هدیهی من:)
@M.a.r.y.a.m
نام اثر: مجهول
نام نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: اجتماعی
خلاصه:
روایت یک پسر که در جستجوی آیندهای است که برای خود نیز نامعلوم است. نااُمید پرسه میزند که از اتفاق کیف کرمی زنانهی ارزانی از آسمان به زمین میآید. او با توجه به محتویات داخل کیف رویاپردازی کرده و شخصیت جدیدی از فرد مجهول میسازد؛...
نام اثر: کراش
نام نویسنده: سارا مرتضوی
ژانر: عاشقانه
در افکار خود غوطهور بودم که در باز شد و دیدمت. چند ثانیه طول کشید، نمیدانم به چه فکر میکردی اما من عاشقت شدم.
در یک لحظه!
چند ثانیه کوتاه
Happy birthday my dear friend, may the bright colours paint your life and you be happy forever
تولدت مبارک دوست عزیزم
امیدوارم رنگ های شاد و روشن
زندگی ات را نقاشی کنند و همیشه شاد باشی💕😘
یا غفور
بسم خالق ملاقههاpjb
شرف بر درودتانAb::bazi/
امروز ما اینجی جمع شدیم تا شاهد تبریکهایی از سوی یک سری زخم خورده باشیم
چرا که تمامی عوامل درونی و بیرونی اعم از کاربر تازه وارد گرفته تا خوده شخص شخیص خویش، از ملاقههای مبینا خاتون: @mobina..a زخمهای کثیر خوردهایمgijj
حال اینجا هستیم تا...
نام رمان:دخترانی از تبار شیطنت
نام نویسنده:نرگس رضازاده
نام ناظر:Ber'ke
ژانر:عاشقانه،طنز
هدف:علاقه به نویسندگی
ساعت پارت گذاری:نا معلوم
خلاصه:
داستان درباره چهار دختر شیطون هست که با هم در یک دانشگاه قبول میشوند؛ دانشگاهی دور از شهر خود. این دختران با کارهایشان لبخند بر لب اطرافیانشان میآورند...
بسم تعالی...
سلام و درود به کاربران عزیز انجمن ناول فور.
تیم آوای انجمن ناول فور، در نظر دارد برای مناسبات مهم، برنامهایی به نام «رادیو نجوا» ترتیب دهد که تمام گویندگان عزیز انجمن در آن همکاری داشته باشند.
سری اول رادیو نجوا را اختصاص میدهیم به «روز قلم».
اول از همه متشکرم از @HAZ'IN عزیزم...
زندگیست ! نه با شکستش ناامید شو و نه با پیروزیش مغرور.
زندگی بالا و پایین دارد، خوشی و ناخوشی.
زندگی است دیگر !
هیچ چیزی در آن پایدار نیست.
به قول شاملو :«کوره ها سرد شدن ،سبزه ها زرد شدن خنده ها درد شدن :)»
به هیچ چیزش دل خوش نکن.
نه ادم هایش نه لحظه های تلخ و شیرینش.
شیرینیش خاطره خوب میشود و...
مقدمه:
اشکهایت را مینگرم و غرق میشوم در غم هر قطرهی خونینش...
اشکهایت را مینگرم و غرق میشوم در فاصلهای که مارا دور از هم قرار داده است...
اشکهایت را مینگرم و غرق میشوم در خیال این که هر قطرهاش قرار است روی کدامین کاشی راهروی تنگ بیمارستان بچکد خواهر؟
#elim
خلاصه:
روایت دو زندگی دردسرساز و پر ماجرا! رمان، زندگی چهار نفر رو روایت میکنه.
تانیا دختری که عاشقِ مردی نویسنده به نام رادمهر میشود.
عشقی پاک اما دشوار!
عشقی که پایان مشخصی ندارد.
عشقی که به هجرتی تلخ ختم میشود.
هجرتی که مشخص نیست پایانش شادی و آزادیست یا که مرگی دردناک...!
انجمن رمان
انجمن رمانفور
انجمن رمان نویسی
انجمن ناول فور
بخش کتاب
برترین انجمن رمان نویسی
بهترین انجمن رمان نویسی
تالار رمان
تایپ رمان
داستان کوتاه
در حال تایپ
رمانرمان آنلاین
رمانفوررمان نویسی
سایت رمانفور
سایت نویسندگی
فن فیکشن
ناولفور
وان شات
کتاب
کتابخانه
دنیا و آدمهایش، آسمان با همه ستارههایش، ریشه و ثمرههایش و حتی زندگی و مرگ را جایی به امانت گذاشتهام؛ شاید حوالی چشمانت و یا گوشه و کنار لبهایت... .