• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

رمان فور

  1. roya5632

    مهاجرت

    کانادا به عنوان یکی از مقاصد محبوب برای مهاجران پزشک مورد توجه قرار می‌گیرد و از طریق چند برنامه مهاجرتی مختلف امکان مهاجرت تحصیل پزشکی در کانادا به این کشور وجود دارد. در زیر به برخی از اهمیت‌ها و برنامه‌های مهاجرتی مختلف برای پزشکان در کانادا اشاره می‌کنم: 1. برنامه‌ی امتیاز کانادا (Express...
  2. ARNICA

    داستان کوتاه «خ*مار عشق» اثر زری کاربر انجمن رمان فور

    نام داستان: خ*م*ار عشق نام نویسنده: زری ژانر: تراژدی، عاشقانه خلاصه: عطرِ تنش را هرگز فراموش نخواهد کرد. او همانند مجنون نبود، او برای رسیدن به لیلی‌اش. حاضر بود تمام کوه‌ها را فتح کند. سر لیلی را روی شانه‌اش حس می‌کرد اما این جز خیالِ باطل نبود، هر صبح، پیراهنش بویِ عطرِ تنِ او را می‌دهد. هر شب...
  3. ARNICA

    اشعار «مارلبرو» اثر زری کاربر انجمن رمان فور

    نام شعر: مارلبرو نام شاعر: زری ژانر: تراژدی قالب: سپید مقدمه: یادت همانند سیگارم سخت است که او را ترک کنم! هر گاه، پک سیگارم را در دستانم می‌گیرم. گویی یادت آتش به جانم می‌زند. گویی، زمانی که سیگارم روشن می‌شود یادت مرا از خود، بی‌خود می‌کند. به پک خالیِ سیگار چشم می‌دوزم. آری! آخرین سیگار هم...
  4. ~ZaHRa~

    در حال تایپ رمان حاشیه عاشقانه | زهرا حمیدی کاربر انجمن رمان فور

    خلاصه: دختری جوان در صدد برخورد غیره منتظره با سلبریتی معروف، اتفاقاتی در زندگیش رخ می‌دهد؛ این اتفاقات در پی توهین و تحقیر آن سلبریتی معروف در کلانتری است. حال آن دختر به دنبال آن است که همانطور میان جمع عام تحقیر شده به همان اندازه آن سلبریتی را دچار حاشیه کند!
  5. mobi.h.f

    تیکاف | مبیناحسینی‌فر کاربر رمان فور

    هو یا حق خلاصه: گا‌هی اگر گذشت کنیم‌و ببخشیم، زندگی زیباتر است؛ قلب‌ها آرام تراست! اما؛ اونبخشید و به قصد انتقام جلو آمد! حال دیگر راه برگشت نداشت... حال قلبش‌و مغزش‌را هر کدام یک‌سازی می‌زنند و اوست که باید تصمیم بگیرد، قلبش را انتخاب کند، یا مغزش‌را؟
  6. neka3070

    رمان بی نام

    سلام من یه رمانی میخوندم در مورد دختری به نام ترسا مادرش فوت مرده بود و پدرش یه زن دیگه گرفته بود تنها رفیقش فقد سامیار بود نامادری ترسا بهش میگه که قراره بهش شوهر بود ترسا راضی نبود اما خوانوادش نظر ترسا واسشون مهم نبود ترسا به سامیار راجب این موضوع میگه که سامیار بهش پیشنهاد میده قاچاقی برن...
  7. neka3070

    رمان بی نام

    سلام من یه رمانی میخوندم در مورد دختری به نام ترسا مادرش فوت مرده بود و پدرش یه زن دیگه گرفته بود تنها رفیقش فقد سامیار بود نامادری ترسا بهش میگه که قراره بهش شوهر بود ترسا راضی نبود اما خوانوادش نظر ترسا واسشون مهم نبود ترسا به سامیار راجب این موضوع میگه که سامیار بهش پیشنهاد میده قاچاقی برن...
  8. ♡ملیکا♡

    در حال تایپ رمان عشق سیاه|کاربر انجمن رمان فور ملیکا

    خلاصه: دختری به اسم آی گل که از جنس خاک! دختری که مهربانی تمام وجودش را گرفته! اما آدم های دور ورش تورا مسخره میکنند! پدرش دیگر به او اهمیت نمیدهد! آی گل عاشق شده عاشق کسی که رسیدن بهش غیر ممکن اما آی گل قصه ما تلاش میکنه که بهش برسه! با ما همراه باشید تا زندگی آی گل رو مرور کنیم!
  9. ♡ملیکا♡

    در حال تایپ رمان آنتریک|کاربر انجمن رمان فور

    خلاصه: دختری به نام (روجیانا) که از جنس آتش است اما به خاطر طمع خود، او را از سرزمین آب اجدادیش بیرون می‌کنند. او به سرزمین‌های دیگر سفر می‌کند و در بین راه با کسی آشنا می‌شود که او را از چاله‌ای که خودش کنده است نجات بدهد... .
  10. Miss M♡︎Z

    در حال تایپ بغض باران|Tucan کاربر انجمن رمان فور

    ناظر:♡ملیکا♡ خلاصه: باران دختریه که تصمیم می‌گیره مستقل زندگی کنه؛ ولی بعداً می‌فهمه مستقل زندگی کردن آسون نیست و این وسط...
  11. Queen of Hell

    تاپیک عکس دوستانه

    در این تاپیک عکسی را تقدیم به دوستتان کنید و آن را در زیرش تگ کنید.
  12. Mr.sadr

    آموزش کاربرد علائم نگارشی

    هر نویسنده برای بیان مقصود خویش نوشته‌ای را ارائه می‌کند که دربردارنده مفاهیم و الحان مختلفی است. گاهی تلفظ و آهنگ کلمات به گونه‌ای است که باید مفهوم حقیقی متن را انتقال دهد و منجر به اشتباه نشود. بعد از نگارش متن، باید متن نوشته شده را ویرایش کنیم و اصول ویرایشی را رعایت کنیم تا خواننده دچار کج...
  13. مهمان

    تسلیت عزیز ترین همکار و مدیر دل ها | انجمن ناول فور

    *بسم رب* . . نوشتن این کلمات چقدر سخت است، با اینکه زبان نیست اما انگشتان هم راضی به گفتن نیستند. چقدر این اتفاق ناگهانی و ترسناک است اما چه گوییم که خواست خدا است چه گوییم که بی تو در اینجا صفایی ندارد...💔 . . سریر عزیز ابر مدیر و همکار گرامی روحت شاد و یادت گرامی! . . 💔 @Sarir 💔
  14. Mr.sadr

    دلنوشته‌های روزبه معین

    تنها بدیش این بود که خیلی خوب بود بعضی از آدم ها انقدر خوب هستن که نباید بهشون نزدیک شد! باید اون ها رو از دور دید، از دور سلام کرد، از دور لبخند زد، از دور دوست داشت... شاید این هم یک جور داشتن باشه، آخه زندگی متخصص اینه که آدم های خوب رو ازت بگیره!
  15. Mr.sadr

    دلنوشته‌های نازنین عابدین‌پور

    مراقبت و توجه درحالی که معلوم بود داره به دورترین نقطه ی جاده نگاه می کنه گفت: ولی من میگم هیچوقت ازدواج نکن، هیچوقت جدا نشو از این حالت، باور کن ازدواج شبای بارونی زیر بارون قدم زدن نیست، دیوونه بازی تو خیابون و بادبادک بازیِ آخر هفته نیست، باور کن زندگی اونقدر مسئولیت داره که چشم بهم میزنی و...
  16. Mr.sadr

    دلنوشته‌های صابر ابر

    يادت نرود ما به هم احتياج داريم باور كن... برای رسيدن ها و فرار كردن ها برای ساخته شدن ها و ثبت كردن ها ما به هم احتياج داريم وگرنه من و تو كی را دوست داشته باشيم؟ یا مثلا با كی حالمان خوب شود؟ من به تو فكر می كنم! به تو احتياج دارم وگرنه ديگر فكر هم نميكنم واقعيتش را بخواهی من به دليل اعتقاد...
  17. unknown

    همگانی مشاعره با حروف مشروط

    درود • اسپم ندید. • با خودتون مشاعره نکنید. • در صورت بروز مشکل، گزارش بزنید! شروع: با حرف "ب"
  18. unknown

    همگانی مشاعره با اشعار پروین اعتصامی

    درود • اسپم ندید. • با خودتون مشاعره نکنید. • در صورت بروز مشکل، گزارش بزنید! شروع: اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
  19. unknown

    همگانی مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

    درود • اسپم ندید. • با خودتون مشاعره نکنید. • در صورت بروز مشکل، گزارش بزنید! شروع: آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست
  20. . MaHta .

    متفرقه | فراموش نشدنی‌ترین |

    فراموش نشدنی‌ترین دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های رمان‌هایی که خوندید رو با ما به اشتراک بذارید. پ.ن: خساست به خرج ندید و نام رمان و نویسنده اثر رو هم برامون بنویسید.zrt
بالا پایین