مجموعه شعر مشاعره‌ی مشروط

Sara · 2021-01-27

•Saba.hn• گفت:
تیر غم دنیا به دل ما نرسد
زخم دل عاشق از کمانی دگرست
این ره تو به زهد و علم نتوانی یافت
گنج غم عشق را نشانی دگرست
خاطرات

کابوس نبودی که رهایت بکنم
از خاطرات عشق جدایت بکنم
آنقدر عزیزی که دلم می‌خواهد
هر چیز که دارم فدایت بکنم
نیلوفر

Sara · 2021-01-27

•Saba.hn• گفت:
تیر غم دنیا به دل ما نرسد
زخم دل عاشق از کمانی دگرست
این ره تو به زهد و علم نتوانی یافت
گنج غم عشق را نشانی دگرست
خاطرات

کابوس نبودی که رهایت بکنم
از خاطرات عشق جدایت بکنم
آنقدر عزیزی که دلم می‌خواهد
هر چیز که دارم فدایت بکنم
نیلوفر

Sara · 2021-01-27

دیشب، ای بهتر ز گل! در عالم خوابم شکفتی
شاخ نیلوفر شدی در چشم پر آبم شکفتی
زندان

Sara · 2021-01-27

•Saba.hn• گفت:
دیشب، ای بهتر ز گل! در عالم خوابم شکفتی
شاخ نیلوفر شدی در چشم پر آبم شکفتی
زندان

چید بالم را و درهای قفس را باز کرد
روز آزادیست از شبهای زندان سخت‌تر
لاله زار

Sara · 2021-01-28

اله زاری می شود عالم، اگر بیرون دهیم
داغهایی کز تو پنهان در جگر داریم ما
باد صبا:/

Sara · 2021-01-28

•Saba.hn• گفت:
اله زاری می شود عالم، اگر بیرون دهیم
داغهایی کز تو پنهان در جگر داریم ما
باد صبا:/

نعره آن بلبلان از سوی بستان رسید
صورت بستان نهان بوی گلستان بدید
باد صبا می وزد از سر زلف نگار
فعل صبا ظاهرست لیک صبا را که دید
حزین

Sara · 2021-01-28

كى شعرِ تر انگيزد خاطر كه
حزين باشد
يك نكته از اين معنى گفتيم و همين
باشد
سوسن

Sara · 2021-01-28

•Saba.hn• گفت:
كى شعرِ تر انگيزد خاطر كه
حزين باشد
يك نكته از اين معنى گفتيم و همين
باشد
سوسن

زيباست همه كران سوسن
هم دشت و هم آسمان سوسن
ده شيخ و ترشك و يه گاوي
پـيرانـشه و مهـرنان سـوسن
سرقلعه، سراب و ده ثريا
ده حوضِ چو بوستان سوسن
صنما

Sara · 2021-01-28

صنما چگونه گویم كه تو نور جان مایی
كه چه طاقت است جان را چو تو نور خود نمایی
بی‌وفا

Sara · 2021-01-28

•Saba.hn• گفت:
صنما چگونه گویم كه تو نور جان مایی
كه چه طاقت است جان را چو تو نور خود نمایی
بی‌وفا

با یار بی‌وفا نتوان گفت حال خویش
آن به که دم فرو کشم از قیل و قال خویش
من شرح حال خویش ندانم که چیست خود؟
زیرا که یک دمم نگذارد به حال خویش
نیمه شب