-
- ارسالات
- 9,789
-
- پسندها
- 17,977
-
- دستآوردها
- 143
-
- مدالها
- 4
- نام اثر
- دیوانه شهر
- نام پدید آورنده
- نیکو تهرانی
- ژانر
-
- عاشقانه
- درام
دلم لک زده بود برایت، برای اینکه نگاهت کنم.
نگاهم را بدوزم به نگاه شب رنگت و تو هم از همان لبخند ها تحویلم بدهی!
از همان هایی که از همان روز اول دلم را برد!
چشم هایم را که بستم، تصویرت امد پشت پلک هایم. می ترسیدم خیال باشد و خیال هم بود... می ترسیدم که وقتی چشم هایم را باز میکنم دیگر نباشی!
اما راستش را بخواهی، هرگجا را که نگاه می کردم تو را می دیدم. اری کاملا دیوانه شده بودم! همه جا تو بودی و تو! کافی بود دستم را دراز کنم تا تو را بگیرم!
اما می دانستم که خیالم با لمس تو بر باد خواد رفت! اما امان از بوی موی تو... اصلا من از همان اول عاشق موهایت شدم، عاشق آن تاب و تب موهایت... دلم را به دریا زدم چشم هایم را باز کردم.
خدای من؟ من اشتباه میکنم؟ تو با زهم همه جا بودی من همچون مجنون گریه سر دادم... صداهای اطرافم محو شد و دیگر چیزی نفهمیدم فقط لحظات آخر خون هایی را دیدم که دور و برم را گرفته بودند و دستی که دست من بود و منبع خون ها...و دستی که سعی بر بلند کردنم داشت ولی دست تو نبود... دست کودکی بود که مرا مادر صدا می کرد... و پشت بندش صدای مردی که تو نبودی و برای من بیتابی میکرد...
نگاهم را بدوزم به نگاه شب رنگت و تو هم از همان لبخند ها تحویلم بدهی!
از همان هایی که از همان روز اول دلم را برد!
چشم هایم را که بستم، تصویرت امد پشت پلک هایم. می ترسیدم خیال باشد و خیال هم بود... می ترسیدم که وقتی چشم هایم را باز میکنم دیگر نباشی!
اما راستش را بخواهی، هرگجا را که نگاه می کردم تو را می دیدم. اری کاملا دیوانه شده بودم! همه جا تو بودی و تو! کافی بود دستم را دراز کنم تا تو را بگیرم!
اما می دانستم که خیالم با لمس تو بر باد خواد رفت! اما امان از بوی موی تو... اصلا من از همان اول عاشق موهایت شدم، عاشق آن تاب و تب موهایت... دلم را به دریا زدم چشم هایم را باز کردم.
خدای من؟ من اشتباه میکنم؟ تو با زهم همه جا بودی من همچون مجنون گریه سر دادم... صداهای اطرافم محو شد و دیگر چیزی نفهمیدم فقط لحظات آخر خون هایی را دیدم که دور و برم را گرفته بودند و دستی که دست من بود و منبع خون ها...و دستی که سعی بر بلند کردنم داشت ولی دست تو نبود... دست کودکی بود که مرا مادر صدا می کرد... و پشت بندش صدای مردی که تو نبودی و برای من بیتابی میکرد...
آخرین ویرایش توسط مدیر: