• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

قسمت جالب کتاب ها

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
عشق و رنج دو روی یک سکه‌اند ...
و ارزش عشق به اندازه‌ی رنجی است که آدم از بابت آن می‌کشد و اگر عشق همین طور مفت و مجانی پای آدم تمام شود در واقع عشق نبوده و فقط خودش را گول زده!

کتاب: نخل‌های وحشی
اثر:ویلیام فاکنر
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
در این دنیا، همه چیز دست خود آدم است، حتی عشق، حتی جنون، حتی ترس ... آدمیزاد می‌تواند اگر بخواهد کوه ها را جا به جا کند ... می‌تواند آب‌ها را بخشکاند ... می‌تواند چرخ و فلک را به هم بریزد ...
آدمیزاد حکایتی است.
می‌تواند همه جور حکایتی باشد: حکایت شیرین، حکایت تلخ، حکایت زشت ... و حکایت پهلوانی!
بدن آدمیزاد شکننده است، اما هیچ نیرویی در این دنیا، به قدرت نیروی روحی او نمی‌رسد، به شرطی که اراده و وقوف داشته باشد!

کتاب: سووشون
اثر:سیمین دانشور
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
همه ی ما فکر می‌کنیم هنوز به اندازه کافی زمان داریم تا با دیگران یک سری کارها را انجام دهیم و به آن ها چیزهایی را که می‌خواهیم و باید، بگوییم و بعد ناگهان اتفاقی می‌افتد که باعث می‌شود بایستیم و به کلماتی مثل "اگر" و "ای کاش" فکر کنیم ...

کتاب: مردی به نام‌اوه
اثر:فردریک بکمن
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
همه می دانیم که احتمال خطا داریم،
مگر آنکه آن قدر نادان باشیم که
به "ادراک بی عیب و نقص" معتقد باشیم.


کتاب: مامان و معنى زندگى
اثر:اروین د یالوم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
هرگز نه از دزدان بترسیم؛ نه از آدمکشان!
آنها خطرات بیرونیند، خطرات کوچکند.
از خودمان بترسیم!
دزدان واقعی، پیش داوری های ما هستند.
آدمکش های واقعی، نادرستی های ما هستند.
چه اهمیتی دارد آنچه سرهای ما را، یا کیسه های پولمان را تهدید می کند.
نیندیشیم جز در آنچه که روحمان را تهدید می کند!
کتاب: بینوایان
اثر:ویکتور هوگو
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
بعضی از عواطفِ بی‌جا هست که فقط می‌توان آن‌ها را دوآلپا نامید. چنان به‌گُرده‌ی آدم می‌چسبند که تا آدم را از پا درنیاورند آسوده نخواهند نشست.

کتاب:دریا هنوز آرام است
اثر:احمد محمود
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!
هم به خودتان، هم به خودشان.
خدایی می‌شوند که خدایی کردن نمی‌دانند!
و شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!

کتاب: غروب بت ها
اثر:نیچه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
فقط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آیینه نباشد ؛ تو درباره‌ی صورتت خیالبافی می‌کنی و تصورت این است که صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون تو است ...
و بعد وقتی چهل ساله شدی ، کسی برای اولین بار آیینه‌ای در برابرت می‌گیرد ؛ وحشت خودت را مجسم کن !
تو صورت یک بیگانه را خواهی دید و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی : صورتِ تو ، خودِ تو نیست ...

کتاب : جاودانگی
اثر:میلان کوندرا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
مردم، فقط یک لحظه به فکر تو هستند و بعد، همه می روند دنبال کار و زندگی و گرفتاری های خود. این امری است طبیعی، مگر خود او غیر از آن بود؟ چقدر دلش می خواست که در اتاق باز شود، یک نفر تو بیاید و به درد دل او گوش کند و او بتواند به دل راحت در مقابلش اشک بریزد...

کتاب:درخت تلخ
اثر:آلبا دسس پدس
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
مردها نمی توانند زن هایی که خودشان هستند و به خاطر حرف مردم زندگی نمی کنند را با افتخار و لبخند ِ پیروزمندانه به دیگران معرفی کنند.
مردها در زبان شمایی را که بلند بلند و بی اعتنا به قضاوت ها، می خندید و گریه می کنید را می ستایند و در دلشان زن هایی را جای می دهند که برحسب شرایط می توانند شال بیندازند یا چادر سرکنند....

کتاب:زنانیکه مردان عاشقشان می شوند
اثر:باب گرانت
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین