• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

دلنوشته‌های صابر ابر

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
يادت نرود ما به هم احتياج داريم
باور كن...
برای رسيدن ها و فرار كردن ها
برای ساخته شدن ها و ثبت كردن ها
ما به هم احتياج داريم
وگرنه من و تو كی را دوست داشته باشيم؟
یا مثلا با كی حالمان خوب شود؟
من به تو فكر می كنم!
به تو احتياج دارم وگرنه ديگر فكر هم نميكنم
واقعيتش را بخواهی من به دليل اعتقاد دارم.
دليلِ من تويی؛
تو را نميدانم!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
ادمها بايد يک چيز را درباره خودشان بدانند!
من كجا خوشبختم؟
و لزوما، منظور از جا يک مكان جغرافيايی نيست، منظور نقطه لـذت زندگيست.
كِی‌ها و با كی‌ها و چراهايش مهم است.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
به تصورات و تحلیل های دیگران اهمیت ندهید. دست هایتان را باز کنید و بلند بگوييد:
تو را دوست دارم!
حالتان را خوب کنید و به آنها که باید بگویید، راحت بگویید!
بیراهه نروید، کلمات اشتباه به کار نبرید، اصل مطلب را بگویید.
بی دلیل چیزی را جایگزینش نکنید.
"تو را دوست دارم" شبیه هیچ چیز دیگری نیست!
باور کنید صدای دست زدن فرشته ها را می شنوید، وقتی واقعاً به کسی که باید، می گویید: دوستت دارم.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
خوشبختی باید جاش رو پیدا کنه وگرنه تو هوا گیج می زنه!
بعضی وقت ها بهمون میخوره و ما اسمش رو می گذاریم شانس...
اما خوشبخت خیلی فرق میکنه...
باید جاش رو ساخت تا بیاد و بشینه...
اونایی که مشتشون بازه تو زندگی جای خوشبختی رو فراهم کردن...
دستتون رو باز کنین...
وقتی مشتتون به دنیا بسته است، هیچی تو زندگی جا نداره...
امتحان کنید، آدم های خوشبخت مشتاشون بازه...
میسپارن و میگیرن...
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
بعضی‌ها بیشتر از انتظارمان، انتظارمان را برطرف می‌کنند؛ انگار فقط آن‌ها باید بگویند: «چیزی نیست!»، آن‌وقت دیگر چیزی نیست. نگرانی معنا ندارد.
هرکسی یک نفر را دارد که خیالش را راحت کند. یک نفر که برخلاف بقیه زیاد هم حرف نمی‌زند. گاهی یک جمله می‌گوید و همان یک جمله کار هزار صفحه حرف را می‌کند. باید آن یک نفر را داشت وگرنه کارمان پیش نمی‌رود. آن یک نفری که گاهی لازم نیست حتی حرف هم بزند، آن یک نفری که حتی وقت درد ‌و ‌دل لازم نیست سیخ روبرویمان بنشیند، همانی که مشغول کارش است و ما تمام حرف‌های‌مان را می‌زنیم و او آخر سر، نگاه طولانیش را جواب می‌کند و دستش را دو بار روی دست‌مان می‌کوبد؛ آرام، که انگار همه چیز را گفته. نگران نباش! نترس! اضطراب نداشته باش!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
هميشه همه چيز براي بارِ اول اتفاق مي افتد!
من فكر مي كنم، هيچ تكراري در زندگي وجود ندارد! هيچ ديداري از يك دوستِ مدام، شبيه قبلي نيست! هيچ صبحي شبيه، صبح هاي قبلي نسيت! خودتان را ٥٠ روز، نه، ١٠ روز، هر روز در آينه نگاه كنيد، شما هيچ دو روزي شبيه هم نيستيد! هيچ ديداري تكرار نمي شود، هيچ خاطره اي دوبار اتفاق نيوفتاده، هيچ ...
حتما تجربه گوش كردن يك موسيقي در چند جاي مختلف را داشته ايد! خب، حتما تاثير مكان بر حال موسيقي هميشگيتان و مورد علاقه تان را متوجه شده ايد! كنار آب، در خانه، روي بلندي، در دشت، در تاكسي و...
حالا سه روز پشت سر هم، هر روز در تـخت، همان تـختِ هميشگي، همان اتاق هميشگي و در يكساعت مشخص همان موسيقي هميشگي را گوش كنيد، هيچ لحظه اي تكرار نمي شود! شايد شبيه به هم پيدا كنيد، اما تكراري نه!
شباهت وجود دارد اما تكرار هرگز...
پس براي زندگي كردن، فرصت بسيار است.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
تاریخ چیست؟
تمامِ روزهایی که تورا داشتم.

.................................................
خاطره خوب کسی شو
حتی اگر قرار بر
همیشه ماندن نیست
آنی شو که وقتی در ذهنش آمدی
چشمانش
...........................................
چه اشتباهی می كنند
آنهايی كه دوست داشتن را بلدند
اما خسيس اند!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
اشک هایی که دیده نمیشوند از اشک هایی که دیده میشوند تلخترند.
خطرناک ترند، غم انگیزترند و نابودکننده تر.
آنهایی که دیده میشوند سرازیر میشوند، پاک میشوند و لای دستمالهای کاغذی بازیافت میشوند.
اما اشکهایی که حبس میشوند، تکه ای از شما را تخریب میکنند.
سقف های باران خورده را مرور کنید، پشت بامهایی که ابچکان هایشان گرفته دیر یا زود راه باز میکنند.
گاهی مسیری پیدا میشود که ما به آن بهانه می گوییم و گاهی هم گوشه ای نم میزنند...
اگر کسی را دارید که نمیخواهید نم بزند و خبر از بامش دارید، دست بکار شوید
اشک های مانده چشمها را زرد میکنند.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
واقعيت اين است ؛
گاه هيچی را ميخواهی و اين بخشِ مهمی از زندگيست!
اين نه افسردگيست، نه خيانت، نه دوست نداشتن، نه تحمل ، نه صبر، نه قضاوت، نه حماقت نه هيچ چيزِ مرسوم و مدامی،هيچ اسمی ندارد!
باور كن هيچی خودش ، بخشی از زندگيست! شايد نوعی از آرامش است!
يادت می آيد ، بارها پرسيدم تو به چه فكر می كنی؟!
گفتی : هيچی!
وقت هايی كه خيره می شدی و گوشه لبت لبخندی از سرِ سكوت بود.
من از روی تو زندگی را تعريف می كنم، اگر تو به هيچی فكر می كردی،پس حتما بخشی مهم از زندگيست.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mr.sadr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
91
پسندها
36
دست‌آوردها
18
مرزمون رو نگه داريم،
از يه جايي به بعد به سمت نابودي ميريم، نگذاريم كسي دلش برامون بسوزه، يه جايي همه چيز رو تموم كنيم و از نو شروع كنيم... نگذاريم آدمها تو دلشون از اين جمله ها برامون بگن: آخي ، چه حيف شد، آخي كاش مي رفت، آخي ، اين همه هم زحمت كشيد!
و خيلي هاي ديگه!
مهم نيست كه اونا چي ميگن، گاهي اوقات كه كم هم نيست، ترحم آدمها ما رو به سمتي ميبره كه نبايد، ما رو جايي نگه ميداره كه نبايد!
گاهي بايد ، اون چيزي كه بايد و آماده نابودي هست رو تمام كنيم تا بشه دوباره زندگي كرد، گاهي بسيار سخته اما ظرف ها هم براي بند خوردن ، فرصت و امكان محدودي دارند.
قوري هزار بار بند خورده حتما روزي چاي داغ رو روي پاي كسي ميريزه!
اونوقت ديره...
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین