• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

سایت نویسندگی

  1. لیدا صبوری

    دلنوشته ی نوازش روح

    سایه ات نیز نفس داشت! گسترده ای در این خاکستری دلخواه گاه به تن؛ گاه نوازش روحی اندازه ی قامت سایه ات هر روز و شب قد کشیده ام! تمامی دنیایم آن آخرین یادگار بود همان خط آخری که بیاد سایه ات کشیدم پنجره هر صبح دعوتم می کند تو را بنگرم پلکهای خواب آلودم قبل نور سایه ات را می طلبد! تو...
  2. babyboard

    داستان عاشقانه کودک و کالسکه: یک روایت خیال‌انگیز

    کالسکه‌ی جادویی در روزی آفتابی، دختری کوچک به نام آوا، کالسکه‌ی قدیمی مادربزرگش را در انباری پیدا کرد. کالسکه با پارچه‌های گلدار و چرخ‌های براق، همچون یک گنجینه درخشید. آوا با شوق به سمت کالسکه رفت و روی صندلی مخملین آن نشست. در همان لحظه، کالسکه شروع به تاب خوردن کرد و آوا را به دنیایی جادویی...
  3. Fatemeh_grx

    داستان کوتاه داستان کوتاه منتزع| Fatemeh کاربر انجمن رمان فور

    به‌نام خالق انسان خلاصه و مقدمه: دوری واژه‌ی غریبی بود که خود را به جبر زمانه به آن می‌فریفتم؛ اما چگونه خود را فریب دهم که این طلاق جسم‌ها، جان از تنم نزداید؟ نه؛ شاید اگر جان بدهم بتوانم مجدد آغوش پر مهر تورا چنان تکریم و تقدیس بدارم تا دل بسوزاند از چرخ فلک و روح از کالبدم‌ سوا ندارد...
  4. Reyhane Shabani

    دلنوشته حسرت

    شاید بشه کاری کرد که دیگران حسرت زندگی ات را بخورن اما بهتر کاری کرد که حسرت زندگی دیگران را نخوری
  5. Reyhane Shabani

    دلنوشته کتاب جهان

    گر دیدی جهان را چون کتابی بدان کتابی میشوی در انتظار جهانی خسته و درمانده از چنین جهانی که گریزان است ز تمام این اهالی
  6. Mlorin

    ناآشنا

    مقدمه: تضاد من و در وهم من پرسه‌زنان است، بیگانه‌ای آشنا که در مرداب افکارم دستانش را به سمت من می‌گیرد و تقلای نجات یافتن می‌کند. او، بخشی از من و من تمام او هستم که برای خود گمشده و کالبدی تهی و عاجز باقیمانده‌ام؛ در خلاء و دور از من واقعی و حقیقتِ هرآنچه که هستم و خواهم بود و این، آخرین...
  7. Mlorin

    ناآشنا

    نام دلنوشته: ناآشنا نویسنده: ملورین ژانر: تراژدی، اجتماعی مقدمه: تضاد من و در وهم من پرسه‌زنان است، بیگانه‌ای آشنا که در مرداب افکارم دستانش را به سمت من می‌گیرد و تقلای نجات یافتن می‌کند. او، بخشی از من و من تمام او هستم که برای خود گمشده و کالبدی تهی و عاجز باقیمانده‌ام؛ در خلاء و دور از...
  8. Reyhane Shabani

    دلنوشته دلنوشته

    دود گر بالا نشیند ز شان شعله نیست برای زندگی زنده ماندن کافی نیست
  9. Reyhane Shabani

    دلنوشته دل تنگ

    روز ها بی قرارم شب ها بی خوابم مدت هاست که در فکرت روانم
  10. Reyhane Shabani

    دلنوشته خواسته ام از دنیا

    تنها وتنهاbkrr
  11. Reyhane Shabani

    دلنوشته زندگی

    زندگی همچون ابی روان است لحظه هایش میگزرد لحظه های تکرار نشدنی به پایان میرسد ان شمعی که برای روزگار می سوخت انچه تقدیر تو بود همان میگزرد داستانی است اغاز نشدنی
  12. Reyhane Shabani

    دلنوشته دلنوشته

    همیشه میشه نالان باشیم از اینکه گلی خار داشته باشد و همیشه هم میشه خوشحال باشیم از اینکه یه خار گل داره
  13. Reyhane Shabani

    دلنوشته کسی بقیشو میدوونه

    زنده ام تا بمانم زندانی تو چو گشتم زندانی تو گریختم ز سر تا پای تو
  14. matin001175

    دلنوشته ماریا در ناسزا وگاس

    منتظر بمانید........
  15. matin001175

    دلنوشته ماریا در ناسزا وگاس

    منتظر بمانید........
  16. Nilani

    داستان کوتاه خنده، خنده مُردم!| نیلو کاربر انجمن رمان فور

    به نام خدا خلاصه: «خنده، خنده مُردم! شت؛ داداش کی فکرش رو می‌کرد خنده، خنده سر یه شوخی مسخره بمیرم؟» این داستان راجب لوفیه جوانه که بسیار شوخ و فارغ از کل عالم است؛ دست بر قضا بر اثر یک حادثه فوت می‌کند و حالا با فرشته مرگ یک سفر عجیب را اغاز می‌کند…
  17. deli78

    سلام یه رمانی بوددختر بعد فوت شوهرش به اجبار پدر شوهرش مجبور به ازدواج با برادر شوهرش میشه که برادر شوهرش عاشق یکی دیگه س و به همین خاطر از همون او

    سلام یه رمانی بوددختر بعد فوت شوهرش به اجبار پدر شوهرش مجبور به ازدواج با برادر شوهرش میشه که برادر شوهرش عاشق یکی دیگه س و به همین خاطر از همون اول ازدواج شروع به کتک و اذیت دختر می‌کنه اسم پسر رضا و دختر فک‌کنم بهار بود اسمش لطفا
  18. babli

    دلنوشته خنجر از پشت

    چندماه بود می خواستم این مطلب رو بنویسم فایده ای برای من نداره و اصلا در این عظمت کهکشانها، انسان چه ارزش و جایگاهی داره؟حتی کسی مثل انیشتن هم چیز ی به حساب نمیاد چه برسه به این فردی که می خوام ازش اسم ببرم.اما هرچه بود نتونستم از بی وجودی و نامردیش بگذرم و در نهایت تصمیم گرفتم مطلب رو بنویسم...
  19. A

    کار در ترکیه

    مهاجرت کاری به ترکیه و سرمایه‌گذاری در ترکیه ه، امروزه به یک فرصت مناسب برای افرادی تبدیل شده که به دنبال فعالیت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری در یک کشور دارای موقعیت جغرافیایی استراتژیک و اقتصاد پویا هستند. ترکیه با بازارهای گسترده و متنوع، فرصت‌های کسب و کار بسیاری در بخش‌های مختلف از جمله صنعتی،...
  20. M

    فن فیک پلی به گذشته

    خلاصه: پلی به گذشته داستان دختری است به نام اینسوک که توسط مهره ای سحرآمیز به زمان گذشته کره سفر می کند. او که خود یکی از فن های بی تی اس هم هست، در آنجا با اعضا بی تی اس آشنا می شود که هر کدام شخصیت های متفاوتی نسبت به زمان حالشون دارند و ... روزهای آپ: یکشنبه ها
بالا پایین