• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
هر چقدر زمان گذشت بيشتر مطمئن شدم توضيح دادن دردام به بقيه فقط اون‌ها رو توي خودم تكثير مي‌كنه، يهو سرت رو برمي‌گردوني اطرافت پُر ميشه از كسايي كه وقت تعريف دردات توي مغزشون فقط داشتن زندگي خودشون رو با تو روي يه ترازو مي‌ذاشتن و مقايسه مي‌كردن كه ببينن خودشون بدبخت‌ترن يا تو ، و تو با هر كلمه‌اي كه ميگي همينجوري دارن توي تنت دردات بچه مي‌كنن.

مرآ جان
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
منِ درونم گوشه‌ای از ذهنم نشسته و از اعماق وجودش فریاد میرنه. بغضی که بیخ گلوی منو گرفته رو اون بجام شکسته و گوله گوله اشک میریزه. صدای فریادش انقدری بلند هست که میخوام سرمو بکوبم به دیوار که هرچه زودتر خفه شه نکنه بقیه بشنون صداشو.
منِ درونم زیادی شکسته شده جدیدا اون منِ سابق نیست که بیخیال از هر چیزی بلند قهقه میزد.

نرجس علینژاد
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
ببین من اصلا ادم جذابی نیستم
نه خودم جذابم نه رفتارم ،
من تمام روزایی که تو کنارم بودی و تلفنی باهاش صحبت میکردی یا چت میکردی و تو دلت ذوق میکردی یا
وقتی کنار من حالت بد بود و با شنیدن صداش از اعماق وجودت میخندیدی ،
منم داشتم باتمام وجود و از ته دل قربون صدقه خندیدنت میرفتم
ولی بلعکس همینطوری پتانسیل این و داشتم که خودم و از طبقه اخر یه ساختمون سی طبقه پرت کنم پایین
ببین من همچین ادم عجیبیم
این و بدون اگه یه روزی بیای و کاملا مستقیم بهم بگی که ازت خسته شدم و دیگه نمیخوام قیافت و ببینم
و بگی که یه نفر دیگه رو میخوای من ازت معذرت میخوام بابت تمام روزایی که مجبور بودی تحملم کنی و کنارم اذیت میشدی
و برات ارزو میکنم که بهترینا رو تجربه کنی ،
و بعد اون از خوشحالی زیاد از طبقه سی ام تا زمین تو هوا میرقصم .

صادق صادقزاده
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
ناراحتي هاي ادمهارا جدي بگيريد!
دلخوري از انها فرد جديدي را ميسازد!
وقتي كسي را ناراحت ميكنيد
به راحتي از كنارش نگذريد!
سعي كنيد انقدر ادمهاي مقابلتان را بشناسيد كه از تك تك حرفهايشان تشخيص دهيد كي و كجا ازرده‌خاطر شده اند
و دلجويي كنيد تا رفع شود
ناراحتي هايي كه روي يكديگر تلنبار ميشوند از ادمها تنها افرادي سنگدل ميسازند كه تمامي قلبشان با دلخوري و ناراحتي هايشان از ديگران پر شده است و ديگر جايي براي عشق و احساس ندارند!
دلخوري هاي ادمها را جدي بگيريد،
قبل از انكه از دستشان بدهيد و تركتان كنند!

نیلوفر رضایی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
خیلی از ما بزرگترین اشتباه زندگیمون رو نتیجه یک اعتماد می‌دونیم؛ اعتماد به کسی که از جفت چشمامون بیشتر قبولش داشتیم و از صفر تا صد زندگیمون با خبر بوده. تا اینکه یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم اون آدمی که از همه‌ی دنیا بیشتر قبولش داشتیم تغییر کرده و حالا تبدیل به کسی شده که داره بیشترین ضربه رو به روح و روانمون می‌زنه، چون از همه‌ی رازهامون با خبره و نقطه ضعفامون رو می‌شناسه. ما رفتارهایی رو ازش دیدیم که فکر می‌کردیم از هر کسی سر بزنه جز اون. یه روز چشمامون رو باز کردیم و دیدیم تو زندگیمون پر از زخم‌های عمیقی هست که از خودی خوردیم، از کسی که یه زمانی نزدیک‌ترین آدم زندگیمون بوده و بهش اعتماد داشتیم ولی حالا فقط یه غریبه‌ست.. اون‌جا بود که پشت دستمون رو داغ کردیم تا به هر کسی اعتماد نکنیم، تا دیگه تمام رازهامون رو در گوش کسی نگیم، تا دیگه نذاریم هر کسی اونقدر به ما نزدیک بشه که بتونه بهمون ضربه بزنه. بعد از اون بزرگترین ترس ما شد اعتماد کردن به آدما. دیگه خیلی سخت اعتماد می‌کنیم، به حرفایی که گوشامون می‌شنوه، به احساساتمون، حتی به جفت چشمامون.
خیلی از ما حالا تنهایی رو انتخاب می‌کنیم، چون یه روزی یکی بهمون ثابت کرده « هیچ چیزی از هیچکس بعید نیست.. »

حسین حائریان
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
گاهی هوس یک ذهن ساکت را میکنم ،
یک ذهن که پر باشد از هیچ !
نه جاده ی امیدی باشد که چشم بدوزد به آینده ،
نه کوچه ی خاطره ای که گذر کند به گذشته ،
تنها یک ذهن باشد و خودش ،
چشمانم که در پی خواب ، خاموش شد ،
صدای خمیازه ی ذهن در گوشم بپیچد !
آری ،یک ذهن میخواهم که پر باشد از هیچ !

شیما ارشدی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
یه سری حرفام هست نه گفته میشه و نه شنیده میشه...
نه میشه نوشتشون و نه میشه خوندشون...
همینا میشن بغض و ته نشین میشن توی گلوی آدم و بالاخره یه شب راه نفسشو میبندن و صبح که شد همه توی گوش هم پچ پچ میکنن:
" فلانی که چیزیش نبود...
چی شد مُرد راستی؟! "

طاهره اباذری
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
اونوقتی که آدم
مجبوره قلبشو بگیره دستشو بزاره زمین و واقعیت و با همه‌ی وجود قبول کنه,
که دردِ این کار تو تارو پودت چنان میپیچه که انگار نظیری براش نیست,
همش یادت به روزای رفته ست
به ساعتهایی که برنمیگردن
به خاطراتی که میشن سوهانِ روحت.
به اشتباهاتی که نمیتونی ساعت و کاریخ و برگردونی عقب و درستش کنی تا
بشن خوب‌ترین خاطره.
به اجباری که باید بپذیری اینبار چون چاره‌ی دیگه‌ای نداری...
اونجایی که قلب از درد کم میاره
یعنی دیگه همه چی تموم شده ست,
تو داری بیخود برای یک رابطه یِ مُرده میجنگی.

فرگل مشتاقی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
وقتی بودنِ کسی تمام شد باید پذیرفت که تمام شده، دست و پا زدن فایده ای ندارد.
باید بگذاری برود پیِ کار و زندگی‌اش، باید قبول کنی که شبیه خوردن یک نوشیدنی که جایی به انتها می‌رسد، به انتها رسیده.
اگر مدام نی را ته لیوان بچسبانی و هورت بکشی جز یک صدای ناموزون اتفاقی نمی افتد، حالا هی هورت بکش، هی هورت بکش، چیزی دستگیرت نمی شود.
فقط توجه اطرافیان به عجز و فلاکت آدم بیشتر می‌شود، باید یک جایی نی را از دهانت بگیری، لیوان را بگذاری رویِ میز، و بیخیالِ چند قطره‌ی باقی مانده شوی. باید بگذاری برود.
هورت کشیدنِ آدمی که تمام شده دردی را درمان نمی‌کند.

علی فاطمی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
زیادی خوب بودن
خوب نیست
زیادی که خوب باشی دیده نمیشوی
میشوی مثل شیشه ای تمیز
کسی شیشه ی تمیز را نمیبیند
همه به جای شیشه ،
منظره ی بیرون را میبینند...!

سیمین بهبهانی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین