این روزهایم سریال غمانگیزی شده که قسمت انتهایی آن را ثانیه به ثانیه تمدید میکنم به امید دیدن دوبارهی نقش اولش و فقط تویی که تمام انتظار مرا پر میکنی، کاش میشد پایانش خوش باشد!
کاش میشد قلم به دست بگیری و زندگی را آنطور که میخواهی بنویسی و بازیاش کنی. کاش همه چیز در دستان من بود تا تمام سکانسهای زندگیام را با تو پر کرده و تمام آدم بدهای قصه را به دورترین نقطه تبعید میکردم تا فقط من باشم و تو!
و بارها و بارها این فصل دوستداشتنی را تکرارش کنم و سرمست از وجودت شوم؛ امّا تنها چیزی که از این آرزوی محال برایم باقی مانده، ابدیترین سکانس آن است، خاطراتت در من که غوغا میکنند!
کاش میشد قلم به دست بگیری و زندگی را آنطور که میخواهی بنویسی و بازیاش کنی. کاش همه چیز در دستان من بود تا تمام سکانسهای زندگیام را با تو پر کرده و تمام آدم بدهای قصه را به دورترین نقطه تبعید میکردم تا فقط من باشم و تو!
و بارها و بارها این فصل دوستداشتنی را تکرارش کنم و سرمست از وجودت شوم؛ امّا تنها چیزی که از این آرزوی محال برایم باقی مانده، ابدیترین سکانس آن است، خاطراتت در من که غوغا میکنند!