مرا از دور ببین !
مثل همان حباب تو خالی
که تو را محو تماشای خود کرده
فقط لمسش نکن، خواهشا!
مثل مه غلیظی که هر چه تقلا کنی
نمی توانی بغلش کنی و عاقبت
خودت را هم در آن گم میکنی !
شبیه همان بادبادکی که رها شده
در آسمان و چشم هایت را
مجذوب خود کرده !
مرا ببین !
مثل عروسکی پشت ویترین مغازه
تنها برایم از آن طرف نگاهت دست تکان بده !
لطفا نزدیک نشو !
مرا از دور ببین !
چگونه به تو بگویم
از دور همه چیز خواستنی تر است ؟!
فرشته محمودی
مثل همان حباب تو خالی
که تو را محو تماشای خود کرده
فقط لمسش نکن، خواهشا!
مثل مه غلیظی که هر چه تقلا کنی
نمی توانی بغلش کنی و عاقبت
خودت را هم در آن گم میکنی !
شبیه همان بادبادکی که رها شده
در آسمان و چشم هایت را
مجذوب خود کرده !
مرا ببین !
مثل عروسکی پشت ویترین مغازه
تنها برایم از آن طرف نگاهت دست تکان بده !
لطفا نزدیک نشو !
مرا از دور ببین !
چگونه به تو بگویم
از دور همه چیز خواستنی تر است ؟!
فرشته محمودی