-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دستآوردها
- 0
- نام اثر
- عاشقانه
- نام پدید آورنده
- ساغر
- ژانر
-
- عاشقانه
رمانی که فک کنم اسم دختره بهار بود دارو سازی قبول میشه میاد تهران پیش دوست باباش زندگی میکنه که یه پسرم دارن به اسم امیر علی فک کنم که تازه ام از خارج اومده ،بعد با یه دختره تو دانشگاه دوس میشه و داداش دختره ازش خواستگاری میکنه این جواب منفی میده ولی دوستش میکه که داداشش مریضه و بعدش به دلالیلی دختره یعنی بهار صیغه داداشه دوستش میشه ،و بعدش امیر علی میفهمه و میگه که باید صیغه رو فسخ کنن وگرنه میگه به خانوادش ،دختره ام صیغه رو فسخ میکنه ولی بعد یه مدت امیر علی مجبورش میکنه که باهاش نامزد کنه ،بهارم عاشقش میشه ولی امیر علی خیلی غیرتیه نمیزاره جایی بره ...
- سطح رضایت از ناظر
- 3.00 ستاره