میدانستم که این عشق روزی مرا فلج میکند، به واللَّه که میدانستم. نفرین بر این زمستان که تو را از من گرفت. نفرین بر این زمستان که خود سفیدپوش شد و مرا سیاهپوش کرد. آری تو را از من گرفت و حتی اندک مجالی برای درک حوادث نداد. همه چیز از درک من خارج است.